بسم الله الرّحمن الرّحیم
وقتی اصطلاحاتی مانند "فقه نظام"، "فقه تمدنی" و "فقه دولت" و... را استعمال می کنیم- با اینکه غرضمان تکاملِ تفقه است- ولی نباید تصور کنیم که چیزی غیر از مسائل مرتبط با فرد را استنباط می کنیم! مثلاً نباید تصور کنیم که مسئله ای به اسم ساختار وجود دارد و ما باید مسائل مرتبط با ساختار را استنباط کنیم! صریح تر بگویم: اساساً برای جامعه در مقابل فرد حقیقتی قائل نیستیم و بالتبع برای آن هم استنباط مجزایی انجام نمی دهیم. همه خطابات شارع برای فرد تشریع و بیان شده است.
نکته دقیق بحث اینجاست: با اینکه همه خطابات را راجع به فرد می دانیم؛ ولی اعتقاد داریم که در فقاهت موجود همه مسائل مرتبط به فرد استنباط نشده است و لذا در خلاء استنباط و بیانِ کامل، تئوری های دیگران به خود دعوت می کنند و جامعه به پدیده خطرناک التقاط مبتلا می شود.
توضیح بیشتر اینکه: اگر استنباط های مرتبط با فرد کاملتر بشوند و تبیین دقیق تری از احکام صورت بپذیرد؛ همه مسائل پاسخ می یابند و حتی نیازمند استفاده از اصطلاحات عرفی و فلسفی و پوزیتویستی برای حل مسائل نخواهیم بود. به عنوان مثال اگر اصطلاح امامت و کلمات مرتبط با آن مانند "ساسةَ الْعِبَاد" و... را شرح بدهیم؛ همه مسائل مطرح در علوم سیاسی و فقه سیاسی پاسخ می یابند (الان به جای تشکیل باب فقهی فقه الامام، فقط اثبات اصل امامت و چند مسئله مرتبط با آن را تبیین می کنیم)
همچنین به عنوان مثال دیگر: وقتی به صورت کامل بحث زکات و انفال و... را بحث کنیم؛ چگونگی محرومیت زدائی پاسخی دقیق می یابد و دیگر نیازمند استفاده از الگوهای بهزیستی و توانمندسازی سازمان ملل نخواهیم بود.
خلاصه حرف ما این است: تفقه مسائل مرتبط با فرد را از ۹ مسیر ۱- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث ظرفیت، ۲- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث تفکر، ۳-طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث مُکث، ۴-طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث مقایسه، ۵- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث رفق، ۶- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث منزلت، ۷- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث انفتاح، ۸- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث سیاق و ۹- طبقه بندی "خطابات شارع به فرد" از حیث کمیت؛ ارتقاء می دهیم و برای فرد فهم کاملتری از وحی به دست می آوریم!
چگونگی تنظیم روابط انسانی، خروجی مسیرهای نه گانه فوق الذکر است و نباید در فقاهت به کشف معذر و منجز اکتفاء نماییم. (اصطلاح فقه نظام به دلیل وجود اصطلاح نظام در کلمات وحی دارای حجیت است.)
حجت الاسلام علی کشوری - تبیین معنای فقه نظام
چهارشنبه ۱۸ رمضان المبارک ۱۴۴۳ - حوزه علمیه قم
موضوعات مرتبط: