فقهِ نظام

معرفی نظریات فقهی مطرح در نقشه الگوی پیشرفت اسلامی

فقهِ نظام

معرفی نظریات فقهی مطرح در نقشه الگوی پیشرفت اسلامی

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم: در نقشه الگوی پیشرفت اسلامی بیش از ۱۰۰ نظریه فقهی مرتبط با اداره جامعه در حوزه های مختلف پیشنهاد شده است.(به فضل الهی)

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

بسم الله الرحمن الرحیم

نشست تخصصی تبیین ساختار مقررات فقهی ساختمان در مقایسه با مقررات ۲۲ گانه ملی ساختمان روز سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹ در محل دانشکده فنی شهید رجائی کاشان و در حضور جمعی از مسئولین اجرائی و دانشگاهی حوزه ساختمان برگزار گردید.

به گزارش پایگاه فقه نظام متن سخنرانی حجت الاسلام علی کشوری (مدیر مدرسه هدایت) در این نشست را در ادامه بخوانید و صوت این جلسه را از اینجا استماع بفرمائید.

بسم الله الرحمن الرحیم

أعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلامُ عَلَی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا وَ شَفِیعِنَا فِی یَومِ الجَزاءِ اَبِی القَاسِمِ مُحَمَّدٍ  وَ عَلَی اَهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِینَ المُنتَجَبِینَ سِیَّمَا بَقِیَّةِ اللَّهِ فِی الاَرَضِینَ اَرواحُنا لآمَالِهِ الفِداءُ وَ عَجَّلَ اللَّهُ تَعَالَی فَرَجَهُ الشَّرِیفُ و اللَّعنُ الدّائِمُ عَلَی اَعدَائِه اَعدَاءِ اللَّه مِنَ الآنِ اِلَی قِیامِ یَومِ الدِّینِ

مقدمه اول بحث: تدوین مقررات فقهی ساختمان؛ بر اساس قواعد اصولی فقه البیان

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 

همان‌طور که به استحضار برادران محترم رسیده، ان‌شاءالله قرار است امروز به نحو اجمال، ساختار مقررات فقهی ساختمان را به محضر اعزه گرامی شرح دهم. ان‌شاءالله خدای متعال به این گفتگوها برکت دهد تا سرآغازی برای تحولات چلّه دوم انقلاب اسلامی به نفع مردم محسوب شود و حلّال مشکلاتی گردد که تئوری‌های غربی بر سر راه زیست مردم قرار دادند. من قبل از اینکه با یک سرعت معقولی، مجموعه مباحثات را به محضر دوستان عرض کنم، یک نکته مقدماتی بگویم؛ و آن اینکه ما مجموعه مقررات فقهی ساختمان را بر اساس قواعد اصولی فقه البیان تنظیم کرده‌ایم و در واقع سعی کرده‌ایم یک کار اجتهادی و استنباطی مُقَنَّن و قابل تفاهمی را انجام دهیم و ان‌شاءالله اگر خدای متعال به ما توفیق عنایت کند در آتیه، یک دوره تفصیلی با همین موضوعی که امروز خدمتتان عرض می‌کنم، برگزار خواهیم کرد و در آن دوره، بیشتر دقت‌های رجالی خواهیم نمود و قواعد اصولی را بیشتر خواهیم شکافت ولی به هر حال اینجا سعی می‌کنم به نحو رساله‌ای و قابل تفاهم و البته بر اساس «قاعده درایه در آیات و روایات»، مطالبی را خدمتتان ارائه کنم.

مقدمه دوم بحث: تعریف ساختمان به زیرساخت همه مسائل فردی و اجتماعی

بنده در مجموع ده سرفصل را خدمت دوستان خودم عرض خواهم کرد و با هرکدام از این سرفصل‌ها یک نقدهایی را به وضعیت امروز ساختمان خواهم داشت. ان‌شاءالله بتوانیم در این جلسه، تصویری از آن فضای کلی‌ای که فقه برای ساختمان پیشنهاد کرده، در اذهان ایجاد کنیم.

بحث اول، مقدمه‌ای راجع به تعریف ساختمان است. اهل بیت  در آیات و روایات، خانه را با کلماتی مانند «سکونت» و «راحة» و با اوصافی مانند وصف «واسعه» (وسیع‌بودن) و «شَرَف» توصیف کرده‌اند؛ بنابراین وقتی راجع به ساختمان صحبت می‌کنیم می‌توانیم بگوییم زیرساخت همه مسائل اخلاقی و دنیایی و آخرتی انسان است و ساختمان را نباید در عَرض سایر موضوعات تلقی کرد. ما مثلاً نمی‌توانیم بگوییم یک مسئله «آموزش» و مسئلهٔ دیگر «ساختمان» است یا یک مسئله «اقتصاد» و دیگری «ساختمان»؛ یا «امنیت» و «ساختمان»؛ یعنی این‌ها در عرض همدیگر نیستند بلکه ساختمان زیرساخت همهٔ این مسائلی است که عرض کردم. کافی است درک ما از ساختمان تنزل پیدا کند، نتیجه این خواهد شد که جامعه از لحاظ امنیت، تربیت، عاطفه و رفق، اقتصاد، سلامت و در یک جمله از لحاظ همه نیازهایی که انسان‌ها به آن احتیاج دارند به چالش کشیده می‌شود. لذا حرف مقدماتی ما این است که ما در نگاه‌های مدرن - که امثال لوکوربوزیه مطرح کرده‌اند و مقرراتی که بر اساس این نگاه‌ها امروز در کشورمان وضع شده مانند مقررات نظام‌مهندسی و کنترل ساختمان خصوصاً بخشی که مقررات 22 گانه ساختمان  را توصیف می‌کند - به بلای تنزلِ [مفهوم ساختمان] مبتلا شده‌ایم. ساختمان در آیات و روایات ما و در نزد پیامبران الهی، یک مفهوم مترقی دارد ولی ما به دلیل اینکه از روش‌های پوزیتویستی و تجربه‌های بشری استفاده کرده و خودمان را از مجموعه توصیه‌هایی که در کتب انبیاء است، محروم کرده‌ایم، الآن درک ناقصی از مسئله ساختمان داریم.

من همیشه در این بخش مقدمه چند مثال می‌زنم تا بخش مقدمه واضح‌تر شود؛ مثلاً ما با مشکل تربیت در جامعه‌مان روبرو هستیم. تربیت هم به بازی کودکان وابسته است؛ البته عوامل دیگری هم در تربیت مؤثر است؛ اما تربیت و ساختن شخصیت، ارتباط کاملاً مستقیمی دارد به اینکه آیا فرزند شما در سن بازی خودش می‌تواند یک بازی با کیفیت و خوب انجام دهد یا نه. اگر بازی، خوب رقم بخورد و به خوبی مدیریت شود، فرزند شما به لحاظ رشد در یک وضعیت بهتری قرار می‌گیرد؛ اما اگر بازی سرکوب یا محدود شود - مانند آنچه در مفاهیمی همچون گیم‌نت و شهربازی رقم می‌خورد که بازی را تنزل داده و به ابزارها و اسباب‌بازی محدود کرده‌اند – شخصیت فرزند شما به چالش کشیده خواهد شد؛ بنابراین یکی از بخش‌هایی که به ساختمان‌های فعلی اعتراض داریم این است که قدرت مدیریت بازی را در سن شکل‌گیری شخصیت از پدر و مادرها سلب می‌کند. حتی بنده دیده‌ام برخی از اطبای محترم اشتباه می‌کنند به جای اینکه در تشخیصشان بگویند «کودکی که معاینه شده به عدم بازی صحیح مبتلا» است؛ برعکس، او را به «بیش‌فعالی متهم می‌کنند!» و در ادامه با تجویز برخی داروها که سودای فرد را افزایش می‌دهد سعی می‌کنند، با بیش فعالی مقابله کنند. پس یکی از اشکالات ما این است که چون ساختمان محل رشد کودکان است، باید امکانات بازی در آن باشد. باید ساختمان را به گونه‌ای طراحی کنیم که فرزند بتواند به نحو حداکثری به بازی و تفریح خود بپردازد ولی ساختمان‌های ما الآن این‌گونه نیست.

یا [در نمونه‌ای دیگر باید بدانیم] ساختمان در نگاه اسلامی، زیرساخت تأمین معیشت است؛ یعنی اگر ساختمان درست طراحی شود بخشی از هزینه‌های خانوار را کاهش می‌دهد و شما می‌توانید از طریق طراحی ساختمان یک‌بار هزینه کنید ولی در طول سال‌هایی که یک خانواده در آن ساختمان مهیّا، زندگی می‌کند؛ هزینه‌های معیشتی‌شان کاهش پیدا کند.

 در همین بخش شما می‌توانید مسئله را توسعه داده و بگویید ساختمان زیرساخت مسئله سلامت هم هست. شما می‌دانید ما نهی شده‌ایم از اینکه بعضی از غذاها را به حالت عتیق مصرف کنیم و به ما گفته‌اند این غذاها را تازه مصرف کنید.  اگر ساختمان را آماده تهیهٔ آن غذاهای تازه نکنید و در مدل ساختمان تغییر ایجاد نکنید تقریباً همه ابنای بشر از آن غذاهای تازه محروم شده و مجبورند از مدل صنعتی آن غذاها مصرف کنند. غذای صنعتی نیز ذیل وصف عتیق قرار گرفته، اصطلاحاً کهنه‌شده و خاصیت‌های خودش را از دست داده است.

به همین منوال شما می‌توانید نسبت میان ساختمان و امنیت را هم بررسی کنید. الآن یکی از پرونده‌های پُرتکرار و مهمی که در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تشکیل می‌شود پرونده اختلافات درون آپارتمان است. با اینکه ما دو دسته مقررات در مورد تملک آپارتمان داریم  ولی به لحاظ شهادت آمار نیروی انتظامی، اختلافات درون آپارتمان نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده است.  چرا؟ چون ریشه اختلاف در عدم رعایت حریم و این‌گونه از اوصاف اخلاقی است. وقتی شما ساختمان را از اساس بدون حریم می‌سازید، انسان‌ها به صورت طبیعی حریم یکدیگر را به چالش کشیده و این چالش در حریم‌ها مبنای پیدایش اختلافات دائمی است. کسانی که در ایران توصیه می‌کنند آپارتمان ساخته شود باید رشد اختلافات درون آپارتمان را مقایسه کنند با اختلافات موجود در محله‌ای که هنوز بافت آپارتمانی پیدا نکرده است؛ و به ما توضیح دهند چرا فقط و فقط با ساخت آپارتمان میزان پرونده‌ها و اختلافات ارتقا پیدا می‌کند؛ بنابراین قوه قضاییه‌ای که قدرت پیشگیری از جرم دارد به سمتی حرکت می‌کند که در ساختمان‌ها تغییراتی ایجاد شود تا بعداً از میوه کاهش اختلافات استفاده کند. این‌ها مثال‌هایی بود و من نمی‌خواهم در این بحث مقدماتی خیلی بمانم بلکه می‌خواهم عرض کنم که اگر دقت شود و تأمل اتفاق بیافتد ما می‌توانیم همه مسائل جامعه‌مان را متأثر از مسئله ساختمان بدانیم. همان‌طور که آقای دکتر فرمودند ساختمان بر انسان تأثیر دارد و می‌تواند تغییرات عمده‌ای در زندگی بشر ایجاد کند. پس این بسیار حائز اهمیت است که ما با طراحی‌های خود، ساختمان‌هایی بسازیم که تأثیر مثبت بر ما داشته باشد.

با توجه به این مقدمه‌ای که گفتم تلقی ما این است: اگر این نُه دسته گفتگویی – که در این جلسه عرض خواهم کرد – ابتدائاً در میان اهل ساختمان و مهندسین محترم و مسئولین و مردم محترم اتفاق بیافتد به تدریج درک از ساختمان تصحیح می‌شود و مسیری برای ساختن ساختمان‌های بهتر در دهه‌های آینده باز می‌گردد.

همین‌جا من دعوت می‌کنم از جناب آقای قالیباف، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم مجلس که تصمیم گرفتند طرح مسکن انقلاب را در ماه‌ها و سال‌های آتی شروع کنند؛  من از آن‌ها خواهش می‌کنم در بحث‌های کارشناسی‌شان دیگر آپارتمان نسازند و به سمت یک مدل جدیدی از ساخت ساختمان بروند و از این محاسباتی که مجموعه‌های کارشناسی در حوزه علمیه قم انجام داده‌اند می‌توانند استفاده کنند. غیر از این، ما معمارهای خبره‌ای هم در کشور داریم که آن‌ها نیز از این نوع ساختمان‌سازی مخالف بوده و می‌توان از ظرفیت آنان نیز استفاده کرد. به هر حال هر اتفاقی قرار است بیافتد از طریق گفتگو باید رقم بخورد و این گفتگوها هرچه رونق افزون‌تری پیدا کند ان‌شاءالله این مسیر باز می‌شود.

مقررات نوع اول: چگونه و طبق چه اصولی زمین ساختمان را جانمائی کنیم؟

دسته اول مقرراتی که فهم از ساختمان را بهینه می‌کند، مجموعه مقرراتی است که راجع به محل ساخت ساختمان بحث کرده است. این اولین بحث در حوزه ساختمان است. یک خانه و یک ساختمان را به لحاظ جغرافیایی کجا بسازیم؟ حالا چه به عنوان وزارتخانه یا سازمانی که می‌خواهد برای مردم مسکن بسازد و چه وقتی کسی می‌خواهد زمینی خریده و خودش ساختمان را بسازد، او کجا برود زمین ساختمان خود را انتخاب کند؟ اینجا، مجموعه‌ای از بحث‌ها است؛ مهم‌ترین بحث این است که به ما گفته‌اند محل خانه باید در محیط همسایگی صحیح قرار گیرد. اگر کسی ابتدا محل خانه خودش را در یک محیط همسایگی غلط انتخاب کرد، هرچند ساختمانش از لحاظ فنی و مواد اولیه و سایر مباحث ارتقا پیدا کند، آن خانه، دیگر محل سکونت نخواهد بود. همسایه بد و محیط همسایگی بد باعث می‌شود «مفهوم سکنی» و «مفهوم راحة» از خانه حذف شود؛ بنابراین مهم‌ترین وصفی که ما در مسئله ساختمان داریم انتخاب محل ساختمان به نحو صحیح است. استاندارد اصلی هم برای انتخاب محل ساختمان، محیط همسایگی است که حالا ما این محیط همسایگی را در مباحثاتمان به «کلمه محله» ترجمه کرده‌ایم و در طول سال‌های گذشته به صورت مفصل ذیل نظریه «مدیریت شهری محله محور» درباره تفاوت‌های محله از نظر اسلام با تعاریف رایج از محله بحث کرده‌ایم.  آنجا در مباحثاتمان مفصل استدلال کرده‌ایم که محله یعنی محل تأمین نیازهای چهارگانه خانواده. خانواده‌ها چهار نیاز اصلی دارند: نیاز به شغل، تفریح، تحصیل و نیازهای روزمره.

ما در آنجا به چند دسته استدلال گفته‌ایم این نیازهای چهارگانه حتَّی‌الامکان – این کلمهٔ حتی الامکان خیلی مهم است – باید در محل اسکان خانواده‌ها تأمین شود و نه در بیرون از محل زندگی آنان.

وقتی نیازهای چهارگانه را خارج از محله تأمین می‌کنید یکی از عوارضی که پیش می‌آید این است که سفرهای درون‌شهری زیاد می‌شود. وقتی سفرهای درون‌شهری زیاد شد سه دسته اشکال به وجود می‌آید که یک دسته از آن اشکالات، گسترش آلودگی‌های صوتی، افزایش مصرف سوخت و شلوغی شهر است. بنابر نظر همه کارشناسان منشأ پیدایش عدم سلامت روحی و روانی خواهد بود. البته اشکالات دیگری هم با افزایش سفرهای درون‌شهری پیش می‌آید که ما در نظریه مدیریت شهری محله‌محور بحث کرده‌ایم؛ بنابراین محل ساخت ساختمان را باید در جایی قرار داد که مفهوم همسایگی و مفهوم محله پُررنگ باشد. این بحث اول ما است. البته من همین‌جا عرض کنم که چون ما به ساختن شهرهای کوچک معتقد هستیم - مثل چیزی که شما در شمال یا در خوزستان مشاهده می‌کنید یعنی شهرهای کوچکی که مدیریت یکپارچه بر آن‌ها حاکم نیست و با فاصله کمی از یکدیگر ایجادشده‌اند – بحث شناسایی افق در جانمایی محل یک شهر موضوعیت پیدا می‌کند. به دلیل آنکه این بحث، کاملاً تخصصی است و به بحث نجوم و موقعیت‌های نجومی ارتباط دارد، من در یک جلسه دیگر آن را شرح می‌دهم. ولی زمینهٔ آن در این جلسه موجود است؛ از آن جهت که به لحاظ محاسبات ریاضی و آفاقی، اگر قرار شد مثلاً 50 شهر نزدیک به هم داشته باشیم باید جانمایی آن‌ها را ناظر بر مشارق و مغارب و مسئله افق طراحی کنیم.  حالا این بحث را از بنده طلب داشته باشید تا در آینده بحث کنم؛ خواستم بگویم با این ابزارهای مهندسی ساده‌ای که الآن در عصر مدرنیته است نمی‌شود محاسبه خوبی داشت. محاسبه باید بر اساس موقعیت‌های نجومی و مفهوم افق اتفاق بیافتد ولی لااقل هفت، هشت مقدمه مفهومی نیز می‌خواهد که فقط خواستم در این جلسه اشاره کنم؛ بنابراین در محل ساخت ساختمان، محیط همسایگی و مفهوم محله اصل است و ما مفهوم محله را در نظریه مدیریت شهری محله‌محور شرح دادیم و به لحاظ بحث‌های سرزمینی و اینکه کدام جغرافیا مناسب است باید مفهوم افق و مفهوم مشارق و مغارب که در قرآن زیاد شنیده‌اید بعداً بحث کنم تا جانمایی زمین، محاسبات ریاضی دقیق‌تری پیدا کند. این از بحث اول. ما یک قدم به بحث ساختمان نزدیک شدیم. وقتی داریم راجع به ساختمان صحبت می‌کنیم قانون نظام‌مهندسی و کنترل ساختمان و مقررات ملّی 22 گانه ساختمان باید یک فکری به حال مسئله همسایگی داشته باشد. چه ما در حوزه علمیه و چه شما که در نظام‌مهندسی هستید از این کار عبور کرده و مسئله همسایگی را به یک توصیهٔ اخلاقی صِرف تبدیل کرده‌ایم. در حالی که اساس سُکنی و سکونت، مسئله همسایگی است. در روایت دارد که «الجارّ ثم الدارّ»  ابتدا باید همسایه را بررسی کرد، ابتدا باید به همسایه رسیدگی کرد و سپس به خانه و اهل آن رسیدگی کرد. دلیل تقدم جارّ بر دارّ، تنظیم روابط انسانی است. اگر کسی بخواهد با غفلت یا با نام علم یا با تجربه بشری و یا با اسم روش تحقیق پوزیتویستی یا به هر عنوان دیگری، مسئله تنظیم روابط انسانی را از ساختمان حذف کند، سُکنی و راحت و آرامش را از ساختمان حذف کرده است. این، بحث مهمی است که باید در جای خود، مفصل‌تر بررسی کنیم.

مقررات نوع دوم: حیاط ساختمان و نقش آن در سکونت خانواده

بحث دومی که در دیدگاه فقهی بعد از محل ساخت ساختمان موضوعیت پیدا می‌کند، مسئله مهم حیاط ساختمان است. به قول آن حکیم: خانه‌ای که حیاط ندارد حیات ندارد. اگر ما خانه را از نعمت حیاط محروم کنیم و حیاط ساختمان را حذف کنیم تقریباً همه کارکردهای اصلی ساختمان از دست می‌رود. از جمله مسئله تفریح از ساختمان حذف می‌شود. آن وقت شما مجبور می‌شوید در مدیریت شهری برای مسئله تفریح، پارک‌های جنگلی و شهربازی‌ها را برجسته کنید. اگر الآن می‌بینید در شهری مثل شهر تهران یا سایر کلان‌شهرها مسافرت‌ها و گردشگری‌های آخر هفته موضوعیت پیدا کرده، به دلیل این است که امثال لوکوربوزیه و مهندس‌هایی که بر اساس این اعتقادات دارند کار می‌کنند آن‌ها ساختمان را با تفریح عجین ندیده‌اند. اساساً یک سرفصل تفصیلی باز نکرده‌اند تا نسبت میان ساختمان و تفریح را مباحثه کنند. ما در همان مباحثات مدیریت شهری محله‌محور استدلال کرده‌ایم که تفریح در هرم نیازهای چهارگانه، اولین نوع نیاز است. چون اگر تفریح از انسان‌ها دریغ شود، انسان‌ها کسل و پژمرده شده  و حتی در محیط شغلی و تحصیلی خود نیز نمی‌توانند به نحو فعال زندگی کنند و اقداماتشان تحت تأثیر وصف کسالت قرار می‌گیرد؛ بنابراین تفریح مسئله مهمی است و ما به تبع آیات و روایات فکر می‌کنیم باید تکلیف ساختمان با مسئله تفریح حل شود. آن وقت اگر برادران خوب بنده در نظام‌مهندسی بر روی این حرف تأمل کنند، آن وقت به این مسئله رهنمون خواهیم شد که اصل در تفریح، حیاط خانه است. البته تفریح به مسائل دیگری هم وابسته است که در ادامه عرض می‌کنم ولی امروز ما تفریح را در ساختمان حذف کرده و این اشتباهات بزرگ را مرتکب شده‌ایم. باز من به اطبای پوزیتویستی خودمان نیز اشاره‌ای کنم - که حتی نتوانسته‌اند بیماری ساده‌ای مثل کرونا را هم مدیریت کنند.  و آن اینکه از کمبود ویتامین D خصوصاً برای خانم‌ها بحث می‌کنند و خودشان اذعان می‌کنند که ویتامین D به نور خورشید و برخی امور دیگر وابسته است.  بعضی‌هایشان که سکولارتر هستند می‌خواهند عفاف و حجاب زن را مانع دریافت ویتامین D معرفی کنند؛  در حالی که اگر قدری دقت کنند متوجه خواهند شد که اشکال به مقررات ملی ساختمان بازمی‌گردد. اگر حیاط باشد، مسئله دریافت ویتامین‌ها هم حل می‌شود. البته ما در سر جای خودش به مفهوم مولکول‌های زیستی هم اشکال وارد کرده‌ایم ولی [می‌خواهم بگویم بر بنای خود آقایان با وجود حیاط] مسئله سلامت بانوان نیز تأمین می‌شود؛ بنابراین مسئله حیاط، بسیار مهم بوده و زیرساخت تفریح محسوب می‌شود. در روایت دارد: «شرفها الساحة الواسعة»  یکی از ارکان شرف ساختمان این است که حیاط وسیع داشته باشد. این را حضرات معصومین به ما گفته‌اند.

ما در مسئله حیاط، سه مطلب مهم داریم که من جمع شما را مغتنم دانسته و این را مطرح کنم. یکی اینکه وقتی حیاط باشد ما مفهوم مترقی ایوان را خواهیم داشت. همان‌طوری که شما اساتید می‌گویید فضای یک ساختمان، بر سه قسمت تقسیم می‌شود: یک فضای بسته، یک فضای باز و یک فضای نیمه‌باز. اگر ما فضای باز ساختمان را حیاط در نظر بگیریم، فضای نیمه‌باز ساختمان قابلیت استفاده حداکثری پیدا کرده و مفهوم ایوان متولد می‌شود. ایوان، فضای نیمه‌بازی است که یک طرف آن به فضای بستهٔ ساختمان تکیه دارد و طرف دیگرش رو به فضای باز ساختمان است. آقایان وقتی داشتند حیاط ساختمان را با استدلال‌های نوشهرگرایی  و استدلال‌های اقتصادی حذف می‌کردند حواسشان نبود که بعداً مفهوم ایوان هم از بین رفته و مفهوم بالکن به وجود می‌آید. از مفهوم بالکن نیز استفاده‌ای حداقلی می‌توان داشت؛ چون حریم ندارد، به خلاف ایوان که چون یک طرف آن رو به حیاط است، حریم دارد و بانوان می‌توانند به خوبی از آن استفاده کنند. آن‌هایی که مثل ما قبلاً در ساختمان‌های پیشرفته‌تر زندگی می‌کردند می‌دانند که خانم‌ها چه استفاده‌ای از ایوان برای مدیریت سفره و پذیرایی از مهمان و در یک جمله برای گسترش نشاط و حیات در خانه از آن استفاده می‌کردند! ولی الآن که ایوان در خانه وجود ندارد، دست خانم‌ها هم در خانه بسته شده است بالاخره خانم‌ها علاقه‌مندند به اینکه نشاط را به خانواده خودشان برگردانند که امروز ما این‌ها را نداریم.

نکته دیگری که در مسئله حیاط خانه موضوعیت دارد، مسئله چاه آب در خانه است. اهمیت مسئله چاه آب در حیاط به تجمیع آب باران در خانه برمی‌گردد. اگر شما چاه آب را در خانه حذف کنید نمی‌توانید از نزولات آسمانی بهره‌ای ببرید. امروز با پدیده سیل در کشورمان روبرو هستیم؛ بخشی از این سیل‌ها به دلیل حذف چاه‌های خانگی آب است. البته اینجا تذکر می‌دهم مسئله چاه‌های صنعتی و موتوردار که به اصطلاح شما، سفره‌های زیرزمینی را تخلیه می‌کنند، محل بحث نیست. محل بحث ما چاه‌های خانگی‌ای است که در خانه‌ها با یک فواصلی قرار می‌گیرد و در روایات ما ذیل اصطلاح چاه ناضح یا معطن یا تکنولوژی پیشرفته قنات راجع به آن بحث شده است. به هر حال وقتی چاه را حذف می‌کنیم یک خانواده نمی‌تواند از نزولات آسمانی استفاده کند. به تعبیر قرآن «و الارض ذات الصدع»  زمین، دارای شکاف است و این شکاف‌ها از طریق چاه سیراب می‌شوند و در نتیجه مفهوم قنات و مانند آن شکل می‌گیرد.

باز در اینجا این نکته را تذکر می‌دهم تا بعداً بیشتر بحث کنم؛ در روایات مسئلهٔ بسیار مهمی در مورد فواصل چاه‌ها و به نحو مطلق در مورد فواصل داریم. اهل بیت  خیلی حساس بوده‌اند تا فواصل و حریم همهٔ امور را مطرح کنند. مثلاً در بعضی از روایات فرموده‌اند که بعضی از چاه‌ها باید چهل ذراع با هم فاصله داشته باشند و بعضی چاه‌های دیگر شصت ذراع و در بعضی دیگر از روایات گفته‌اند که بعضی از چاه‌ها باید پانصد ذراع فاصله داشته باشند.  این مسئله به دلیل میزان بهره‌برداری است که از هرکدام چاه‌های اختصاصی رخ می‌دهد. بعضی از چاه‌ها تنها آبشخور است و استفادهٔ شُرب دارد، پس به صورت طبیعی خیلی برداشت کمی از آن‌ها می‌شود و بنابراین فاصلهٔ کم این چاه‌ها از یکدیگر مشکلی ایجاد نمی‌کند؛ اما اگر چاه، زیرساخت قنات باشد، در این صورت حضرت فرمودند حتماً باید بین دو چاهی که دهنهٔ قنات محسوب می‌شوند، حداقل پانصد ذراع فاصله باشد. در مورد حکمت این فواصلی که در مورد چاه، ساختمان و مسائل دیگر است، در «بیان مبتنی بر کم» و در فصل ریاضیات اسلامی در موردش صحبت کرده‌ایم که حکمت اینکه اهل بیت  اعداد خاصی را مطرح کرده‌اند، چیست؟

در اینجا می‌خواستم عرض کنم که حذف حیاط منجر به حذف ذخیره‌سازی طبیعی آب شده است و در نتیجه نیاز به سد ایجاد شده است. بنده در بعضی از ژورنال‌های معماری و شهرسازی دنیا می‌بینم که در مورد پیچیده بودن جدول‌ها و شبکهٔ فاضلاب خیلی بحث می‌کنند و می‌گویند یکی از خاصیت‌هایی که دارد این است که جلوی سیل گرفته شود، حال می‌خواستم عرض کنم که اگر مسئلهٔ چاه را با مفهوم فقهی آن بحث کنیم، می‌توانیم خاصیت‌های بیشتری از این مدل‌های مدرن به دست بیاوریم.

باز هم در اینجا بنده حیفم می‌آید که این مسئله را مطرح نکنم؛ بعضی از روایات، ما را به استفاده از آب آسمان دعوت کرده‌اند. یکی از آب‌های با کیفیت، آب آسمان، خصوصاً در ماه رومی «نیسان» و برخی مواقع دیگر است که این آب‌ها، خاصیت شفا بخشی فوق‌العاده‌ای دارند.  باز هم در اینجا، حذف مسئلهٔ حیاط باعث شد تا بشر نتواند از این نوع آب با کیفیت استفاده کند. البته این مسئله را باید بعداً بیشتر بحث کنیم. میدانید که ساختار مولکولی آب‌ها یکسان نیست  و بعضی از آب ها به لحاظ ساختار مولکولی، مانند آب باران -البته اگر آلودگی هوا مانع نشود- خیلی آب با کیفیت و متناسب با فیزیولوژی بدن است.

پس در موضوع حیاط، علاوه بر مسئلهٔ ایوان، مسئلهٔ چاه خانه هم مطرح است و در نهایت مسئلهٔ حوض‌خانه هم مطرح است. حوض باعث صرفه‌جویی در آب است. در حال حاضر دائماً وزارت آب اعلام می‌کند که مصرف سرانهٔ آب افزایش‌یافته است. ظرف‌شویی را هم از همین جهت ابداع کرده‌اند، اما آب ظرف‌شویی‌ها، آب شُرب شهری است؛ در نتیجه سعی می‌کنند با تعریف کردن یکسری استانداردها برای مصرف آب، مسئله را مدیریت کنند که باز هم مشکلاتی ایجاد می‌شود. در هر صورت حوض در خانه، بخشی از این مسئلهٔ مدیریت آب را برطرف می‌کند. البته بنده معتقد به ساخت حوض‌های جدیدی هستم که در جلسات تفصیلی از یکسان انگاری حوض‌های قدیمی با حوض‌های فقهی جلوگیری می‌کنیم؛ ما به یک نسل حوض جدید احتیاج داریم که إن شاء الله بعداً در مورد آن گفتگو خواهیم کرد.

پس مسئلهٔ حیاط ساختمان وابسته به تفریح ساختمان است و اگر حیاط حذف شود، این سه مورد [ایوان، چاه و حوض] هم از دست خواهد رفت؛ بنابراین خانه‌ای که ایوان، آب‌نما و حوض و چاه ندارد، از حیث تفریح، هزینه و سلامت، خانه‌ای دارای چالش خواهد بود، کما اینکه در حال حاضر به آن مبتلا هستیم.

مقررات نوع سوم: جانمائی اجزای ساختمان و نقشه کشی چگونه باشد؟

سومین سرفصلی که در مسئلهٔ ساختمان، راجع به آن بحث خواهیم کرد، مسئلهٔ جانمایی و نقشهٔ ساختمان است. چگونه نقشهٔ یک ساختمان را طراحی کنیم؟ آیا در فقه شیعه و آیات و روایات راهنمایی برای این بحث وجود دارد یا خیر؟ بنده حداقل به سه دسته از این روایات اشاره می‌کنم که تمام آن‌ها در حکم مسئلهٔ جانمایی برای ساختمان است. 

اولاً ذیل عنوان «اکناف الدار»؛ حضرات گفته‌اند که حمام خانه را در وسط خانه جانمایی نکنید.  این مسئله دو دلیل دارد: یکی اینکه خانه مرطوب نشود. رطوبت -به اصطلاح پوزیتویست‌ها- موجب گسترش عوامل بیماری‌زاست؛  البته با این بخش خیلی کار ندارم و تنها از باب جدال احسن  گفتم که حمام، در خانه رطوبت ایجاد می‌کند و آن رطوبت هم مشکلاتی برای سلامت خانه ایجاد می‌کند؛ اما آن چیزی که برای بنده مهم است و می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که غیر از انسان موجودات دیگری هم در عالَم زندگی می‌کنند و این یک امر انکارناپذیر است. به تعبیر روایات، در هوا، اهلی وجود دارد؛ در آب، اهلی وجود دارد؛ در زمین، اهلی وجود دارد.  بشری که پوزیتویستی نگاه می‌کند به مانند دیگر کارهایش این‌ها را نادیده می‌گیرد و فکر می‌کند که وقتی بعضی امور را نادیده گرفت، آن‌ها هم تأثیر مثبت و منفی خود را بر نتیجهٔ نهایی نخواهند گذاشت. در پوزیتویسم و علوم آزمایشگاهی اصطلاحی مطرح است که میگویند برخی متغیرها را صفر فرض می‌کنیم،  درحالی که فلان متغیرها، در برآیند نهایی تأثیرگذارند و تنها می‌توان در عالم تخیل و وهم این‌ها را صفر فرض کرد. البته ممکن است متغیر اصلی خیلی تحت تأثیر این «متغیرهای صفر فرض شده» قرار نگیرد، اما ممکن است ده‌ها متغیر دیگر تحت تأثیر قرار گیرد.

 از جمله این موارد این است که در عالَم واقعیت، موجوداتی به اسم اجنه وجود دارند که این‌ها بنابر نص قرآن کریم بسیار به آب علاقه‌مند هستند؛ به شکلی که وقتی خدای متعال می‌خواهد به این‌ها بشارتی بدهد -به تعبیری که در آیهٔ سورهٔ جن هست- به این‌ها «ماء» یا آب می‌دهد؛  لذا هرجا تری در خانه گسترش یابد، آنجا را محل رفت‌وآمد اجنه کرده‌اید و این منشأ بیماری‌هایی خصوصاً در کودکان خواهد شد. بعضی از اطبا در طب اسلامی گفته‌اند، فشارهایی که به پردهٔ دیافراگم می‌آید که معمولاً اطبای مدرن از علاج این نوع بیماری‌ها عاجزند و حتی نمی‌توانند منشأ آن را کشف کنند، این است که همزیستی جن و انسان در محیط زندگی ارتقا پیدا کرده است. در مورد مسئلهٔ اجنه باید بعداً آیات سورهٔ جن را شرح دهم و بعد توضیحات تکمیلی‌ای عرض کنم. پس یکی از دلایل دیگر اینکه توصیه می‌کنیم حمام خانه به اطراف خانه منتقل شود، این است که این مشکل به وجود نیاید.

مسئلهٔ دیگری هم در جانمایی ساختمان مطرح است که حضرت فرمود «ِ أَنْ یَکُونَ الْخَلَاءُ فِی أَسْتَرِ مَوْضِعٍ مِنْهَا»  فرمود اگر می‌خواهید «بیت الخلاء» (دستشویی) طراحی کنید، آن را در جای پنهانی از خانه طراحی کنید که معلوم است دلیل آن، مسئلهٔ حیاست. وقتی این مسئله نادیده گرفته می‌شود، انسان‌ها حتی در وقت تخلّی هم آرامش ندارند؛ یعنی به لحاظ آبرویی برای آن‌ها چالش ایجاد می‌شود. این مسئله در آینده برای حفظ شخصیت فرد اثرات بسیار بدی دارد، فرد به صورت پیش‌فرض با محیط تخلّی غلط عادت می‌کند که شخصیتش تخریب شود و این در آینده آثاری در روانشناسی و مدیریت خانه و حفظ شخصیت افراد خانه ایجاد می‌کند؛ بنابراین در جانمایی باید به این سمت رفت که «استر مواضع» خانه، محل دستشویی باشد تا این چالش‌ها به وجود نیاید. در اینجا هم بعضی اشکال کرده‌اند که درب‌هایی که صدا را منتقل نمی‌کند قرار دهیم، حتی اگر چنین چیزی هم به وجود بیاید، باز هم مشکل رطوبت به جای خود باقی است؛ یعنی از طریق دستشویی هم رطوبت در خانه گسترش می‌یابد. پس در جانمایی دستشویی و حمام نباید به سمت طراحی دستشویی‌ها و حمام‌های اوپن (باز) برویم! در حال حاضر به آشپزخانهٔ اوپن مبتلا هستیم، اما حالا در بعضی از ژورنال‌ها می‌گویند که حمام و دستشویی شیشه‌ای را هم باید گسترش داد! این قطعاً خلاف اصل حیا و تنظیم روابط انسانی است.

در روایت دیگری حضرت فرمود: فرشتگان وارد خانه‌هایی نمی‌شوند که «یبال فیه» در آن خانه‌ها بول می‌شود؛ از این روایت هم می‌توان استفاده کرد که محل بول (ادرار) افراد نباید درون خانه باشد، چون به لحاظ معنوی خانه را دچار چالش می‌کند. پس این‌ها دستهٔ دوم روایات است که در مورد دستشویی و اصول مرتبط با آن است.

دسته سوم روایات، روایاتی است که مربوط به مسئلهٔ آشپزخانه است. وقتی کارکردهای آشپزخانه را نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که نمی‌تواند آشپزخانه درون خانه باشد. مثلاً در روایات نهی شده است که از بیرون نان تهیه شود؛ حضرت می‌فرماید: اگر کسی نان خود را یا حتی آرد را از بیرون بخرد، به دو مسئله مبتلا می‌شود؛ فقر و هلاکت.  قبلاً توضیح داده‌ام که این اصطلاح فقر و هلاکت در روایات به چه دلیل است، اما برخی از آن این است که مسئلهٔ پخت نان در بیرون، حداقل دو عارضه دارد؛

یکی عارضهٔ بهداشتی دارد. بسیاری از نانوایی‌هایی که به صورت روزانه نان می‌پزند، حتی اگر پروتکل‌های سخت گیرانه بگذارید، مسئلهٔ بهداشت طبخ نان تأمین نمی‌شود. البته بعضی گفته‌اند باید نان صنعتی را جایگزین کنیم که جداگانه آن را بحث کرده‌ایم که در روایات، نان قوت بدن است  و اصل در آن، تنوع است. بنابر تحقیقی که بعضی از دوستان ما انجام دادند، موقعی که ایرانی‌ها خودشان نان می‌پختند و ما به پدیدهٔ ساختمان‌های امروزی مبتلا نبودیم؛ حدود پانصد نان با کیفیت در اطراف ایران و در شهرهای مختلف ایران پخته می‌شده است که هرکدام از این‌ها خاصیت‌های درمانی ویژه‌ای داشته‌اند. متأسفانه با پدیدهٔ نان صنعتی تنها چهار یا پنج نوع نان در اختیار مردم هست. اگر نان اساس قوت بدن است، تخریب مسئلهٔ نان به معنای توسعهٔ بیماری است؛ بنابراین حتماً باید در مورد نان، پروتکل‌های اختصاصی داشته باشیم و اساس این پروتکل‌ها، پخت نان در خانه است. وقتی بوی سبوس طبخ شده، پخش می‌شود، خود آن یک عطر و ابزار نشاط است. حال اگر بخواهید در آشپزخانه‌های فعلی نان بپزید، اساساً امکان آن وجود ندارد؛ شاید بتوان در آشپزخانه‌های فعلی پیتزا تهیه کرد و ساندویچ درست کرد و خانواده را در سن چهل‌سالگی به بیماری‌های قلبی و عروقی، دیابتی و ... مبتلا کرد، اما اگر بحث سفره و خواص آن و نقش مادران در مدیریت غذا مطرح شود، پس حتماً مسئلهٔ آشپزخانه یک طراحی ویژه‌ای نیاز دارد و این طراحی ویژه در وسط خانه امکان ندارد. ما مسئلهٔ مدل‌های جدید آشپزخانه را در نقشه‌های ساختمان در ذیل همین مقررات توجه کرده‌ایم که إن شاء الله بعداً محضرتان ارائه می‌کنیم.

 پس نقشهٔ ساختمان در مسئلهٔ حمام، دستشویی و آشپزخانه، ما را به یک توصیه‌هایی رسانده است که نقشهٔ کلی ساختمان را تغییر می‌دهد. البته توصیه‌های دیگری هم هست؛ مانند بحث تعداد اتاق‌ها. بعضی از ساختمان‌ها اتاق‌ها را کم می‌کنند که بعداً در تربیت و حیا مشکل ایجاد می‌کند.

مقررات نوع چهارم: خرید و فروش ساختمان بر اساس چه اصولی باشد؟ + قواعد ساخت خانه محرومین

سرفصل چهارمی که باید در مورد آن گفتگو کنیم تا إن شاء الله در چلهٔ دوم انقلاب اسلامی، خانه‌های بهتری را در اختیار مردم خوب ایران و مردم مسلمان منطقه قرار دهیم، مقررات مربوط به خریدوفروش ساختمان است. تقاضا دارم به این بخش با دقت بیشتری توجه کنید؛ خیلی مهم است که به ساختمان نگاه تجاری داشته باشیم -که در این صورت‌مسئلهٔ ساختمان یک حالت در جامعه پیدا می‌کند- یا خیر؟، وقتی در مورد ساختمان بحث می‌کنیم، توجه داشته باشیم که از نظر فقه اسلام و حتی کتب انبیاء پیشین، ساختمان نباید جزو کالاهایی باشد که مردم با آن سود تجاری می‌برند. اگر این کار را انجام دادیم، مسئلهٔ خانه‌دار شدن بعضی تبدیل به آرزو می‌شود و این مشکلاتی که در حوزهٔ مستأجران هست، به وجود می‌آید.

پس یک دسته روایات هم به ما این‌گونه توصیه می‌کنند که وقتی خواستید به سمت این بروید که در مسئلهٔ معاملات ساختمان این بحث‌ها را بررسی کنید، یادمان باشد که ساختمان کالای تجاری نیست. اگر کسی به ساختمان به عنوان یک کالا نگاه کرد -مانند همین شغل انبوه‌سازی که متأسفانه وزارتخانه هم به آن بها می‌دهد- دیگر در آن صورت سودجوها و حریص‌ها در ساختمان سرمایه‌گذاری می‌کنند و هر روزی به یک بهانه‌ای قیمت ساختمان را بالا می‌برند و شما هم نمی‌توانید با امثال مقررات مالیات بر عائدی سرمایه  و مالیات‌های این‌گونه، جلوی قضیه را بگیریم. راهکار فقه این است که در نظام ارزشی مردم جا بیافتد که ساختمان کالای تجاری نیست، درست است که اگر مجبور شدید می‌توانید آن را بفروشید، اما نباید نگاهتان به ساختمان، زمین، باغ و ... تجاری باشد که همهٔ این‌ها در روایات هست. این مسئله تنها مخصوص دین اسلام هم نیست و در یک روایتی از امام صادق  نقل شده است که جناب «أبان بن عثمان» می‌فرمایند امام صادق  مرا صدا زدند و خبر گرفتند که آیا فلانی -یکی دیگر از اصحابشان- زمین خود را فروخته است؟ -مثل اینکه می‌خواستند أبان بن عثمان برای ایشان خبر ببرد- ایشان گفتند که بله فروخته است، بعد حضرت فرمودند که در تورات نوشته شده است [که نباید ساختمان کالای تجاری شود]. حضرت با تأکید میگویند که انبیاء گذشته هم حواسشان بوده است که مسئلهٔ ساختمان به کالای تجاری تبدیل نشود. حضرت می‌فرمایند: «مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ أَنَّهُ مَنْ بَاعَ أَرْضاً أَوْ مَاءً وَ لَمْ یَضَعْهُ فِی أَرْضٍ أَوْ مَاءٍ ذَهَبَ ثَمَنُهُ مَحْقا»  حضرت می‌فرماید: اگر کسی ساختمان خود را فروخت، آب فروخت، باغش را فروخت -البته در این روایت باغ نیامده است-، اما به جای آن‌ها مانندِ آن‌ها را نخرید، پولی که به دست می‌آورد نابود می‌شود یا به تعبیر ما طلبه‌ها، بی‌برکت می‌شود. همه‌چیز در "یَد قدرت" باری‌تعالی است و خدای متعال هم برکت خود را از آن پول بر می‌دارد. به مانند این روایات، روایت کم نیست که حضرات معصومین  می‌فرمایند بساز و بفروشی و انبوه‌سازی شغل خوبی نیست.  می‌توانید برای خودتان خانه بسازید و برای محرومین هم بابی وجود دارد که حضرات فرموده‌اند جمع شوید و برای محرومین خانه بسازید؛  اما اینکه کسی به انگیزهٔ اقتصادی ورود کند و بساز و بفروشی راه بیاندازد، این کار منشأ [مشکلاتی می‌شود]. با یک خریدوفروش سود کلانی به دست می‌آید و حرص همه تحریک می‌شود و در نتیجه نگاه همه به ساختمان به عنوان یک کالای تجاری پر سود تغییر می‌کند و آن‌وقت کسی که در این اوضاع زندگی‌اش به چالش کشیده می‌شود، محرومین و مستضعفین هستند؛ بنابراین تجارت خوبی نیست. لذا یک دسته مقرراتی وجود دارد که به ما می‌گویند که خریدوفروش ساختمان چگونه باشد. روح این مقررات این است که نگاه اقتصادی به زمین، ساختمان، باغ، آب و امثال این‌ها نداشته باشیم و متأسفانه چون در حال حاضر قوانین تجارت کشور بر اساس اسلام نیست، بخش زیادی از مردم در حال سرمایه‌گذاری در این بازارها هستند.

بنده برای بعضی کارشناسان درون کشور متأسف هستم تازه بعد از چهل سال می‌خواهند با مالیات جلوی این کار را بگیرند؛ یعنی اگر کسی معامله‌ای در ساختمان کرد، مالیات سنگینی برای او ببندند و او را از آن کار منع کنند. در حالی که اگر نظام ارزشی تغییر نیابد، قوانین جبری نمی‌توانند مسئله را مدیریت کنند. اساساً یکی از تفاوت‌های ما با نگاه‌های توسعهٔ غربی این است که ما فکر می‌کنیم باید با انسان‌ها حرف زد [و نه اینکه جبر و تحمیل کرد]. وقتی شروع می‌کنیم در مورد برکت صحبت می‌کنیم، این مفهوم تأثیراتی در تفاهمات اجتماعی ایجاد می‌کند، اما وقتی به شکل انبیاء تفاهم و گفتگو نکنید و صرفاً به جامعه قانون تحمیل کنید، عملاً جامعه‌تان را پادگان تبدیل می‌کنید؛ آن‌وقت قانوندان‌ها، راه‌هایی برای خود باز می‌کنند و قانون نمی‌تواند جلوی همه را بگیرد، برخلاف گفتگوهای فقهی و استدلالی که اقناع ایجاد می‌کند.

مقررات نوع پنجم: تزئینات و دکوراسیون داخلی ساختمان چگونه باشد؟

سرفصل پنجمی که در مقررات فقهی ساختمان وجود دارد، تزئینات و دکوراسیون داخلی است. اولاً مدیریت تزئینات با خانم‌هاست، پس اولین سرفصلی که در تزئینات هست، این است که خانم‌ها باید مدیریت تزئینات و دکوراسیون داخلی را بر عهده گیرند. به این دلیل که وصف جمال در روحیات خانم‌ها برجسته‌تر است، پس آن‌ها فهم بیشتری برای زیبایی دارند. بنده چندین روایت دیده‌ام که ائمه تاکید داشته‌اند که تزئینات و دکوراسیون در اختیار همسرانشان باشد.  به هر صورت ما مردها خیلی از زیبایی فهم نداریم! (خنده)

حال بنده چند مورد از مسائل تزئینات را عرض می‌کنم؛ یکی از آن‌ها مسئلهٔ جالباسی است که جزو دکوراسیون داخلی خانه است. در مسئلهٔ جالباسی نباید لباس‌ها را آویزان کرد که در روایات بحث شده است؛ لباس باید تا شود و در گوشه‌ای قرار گیرد. استدلال آن چیست؟ استدلال آن، همان استدلالی است که در مسئلهٔ نقشهٔ ساختمان عرض کردم؛ لباس به ابزار بازی اجنه و شیاطین تبدیل می‌شود که در روایات تصریح‌شده است.  لباس‌ها آلوده می‌شوند، اما ممکن است میکروسکوپ‌های پاستور  و [رابرت] کوخ  و امثال این‌ها، این میکروب‌ها و آلودگی‌ها را نبینند، ولی به هر حال در روایات در مورد آن بحث شده است که باعث کاهش طراوت و تأثیرات روحی لباس می‌شود.

مورد دیگر در تزئینات و دکوراسیون، نفی صُوَر و تماثیل است. همان‌طور که عرض کردم خانه جای آرامش است و آرامش نسبتی با ورودی اطلاعات به مغز و دل دارد؛ یعنی اگر می‌خواهید در خانه آرام باشید، باید ورودی اطلاعات به قلب و ذهنتان مدیریت کنید. صور و تماثیل، دائماً اطلاعاتی را به مغز و قلب انسان انتقال می‌دهند، برخلاف خانهٔ ساده که ورودی اطلاعات به چشم کم است و در نتیجه مشغولیت را کمتر می‌کند؛ بنابراین در مسئلهٔ تزئینات، به ما گفته‌اند که صور انسانی و حیوانی و تمثال‌ها را در خانه قرار ندهید.  پس مجسمه ابزار خوبی برای تزئین خانه نیست. در حال حاضر انسان‌ها وقتی وارد خانه می‌شوند، مجموعه‌ای از مشغولیت‌ها پیدا می‌کنند، اما برعکس، می‌توان سادگی را با زیبایی جمع کرد و ورودی اطلاعات به قلب و دل را کاهش داد تا ذهن مشغولیت کمتری پیدا کند. در روایات مربوط به شب هم این استدلال‌ها آمده است؛ در روایاتی که حضرات می‌فرمایند شب آرام است،  به خاطر این است که نور وجود ندارد، وقتی نور نباشد، ورودی اطلاعات به چشم، پایین می‌آید و به صورت طبیعی انسان‌ها کمتر درگیر می‌شوند؛ فلذا شب آرام‌تر است.

مسئلهٔ شیشه هم به تزئینات خانه مرتبط است. شیشه چگونه باشد؟ پنجره‌های بزرگ باشد یا کوچک؟ وابسته به مسئلهٔ شیشه، مسئلهٔ نور هست. چون معمارهای قدیم، طیف نور را خیلی خوب می‌شناختند، شیشه‌ها را به گونه‌ای طراحی می‌کردند که نورهای گرم انتقال یابد و از طیف نورهای سرد که مزاج را به چالش می‌کشد پرهیز داشتند.

در مسئلهٔ خانه، گیاهان و درختان خانگی جزو لاینفک مسائل تزئینات است. البته به دلیل اینکه در حال حاضر آپارتمان ساخته می‌شود، تنها گیاهان آپارتمانی مطرح است و هر چند وقت یک‌بار هم دستگاه بهداشتی کشور هشدار می‌دهد که فلان گیاه آپارتمانی سمی است و موجب سرطان می‌شود یا اکسیژن خانه را کم می‌کند.  البته مکان درختان و گیاهان خانگی، حیاط خانه است، اما متغیر اصلی در تزئینات هم هست. اساساً مسئلهٔ گیاهان آپارتمانی، مانعی برای سلامت خانه است.

مسئلهٔ دیگر نظافت خانه است. مثلاً نظافت خانه در چه زمانی باشد؟ این‌ها مسائل تزئینات است که باید راجع به آن‌ها بحث و گفتگو شود. توجه کنید که این گفتگوها حذف‌شده یا حداقل کم شده است، پس طبیعی است که خانه از حیث تزئینات و دکوراسیون هم ضد سکونت عمل کند.

مقررات نوع ششم: بهره برداری مطلوب از ساختمان چگونه است؟

سرفصل ششم در آیات و روایات، بهره‌برداری از ساختمان است. خب یک ساختمان را طراحی کرده و ساختیم، حال اساساً ساختمان برای چه چیزی است؟ باید در این مورد گفتگو شود. حداقل چهار دسته خاصیت برای بهره‌برداری از ساختمان در روایات داریم:

اول صله رحم و هم‌سفره‌بودن است؛ در بعضی از روایات این‌گونه آمده است که بعضی از انسان‌ها در دوره اهل بیت خیلی علاقه‌مند نبودند که سفره مشترک داشته باشند و اصطلاحاً غذایشان را با دیگران بخورند؛ امام باقر  در یکی از مواردی که این مسئله پیش‌آمده بود به آن خانمی که علاقه نداشت بر سر سفره او دست‌های متعددی باشند و چند نفر غذا بخورند به ایشان فرمود که اینکه تو علاقه نداری برای دیگران سفره بندازی «فان هذا من خطوات الشیطان»  این جزو گام‌های اولیه شیطان است که بنا دارد هلاکت و عاقبت به شری را برای انسان رقم بزند. اصطلاحاً چون شیطان بنای دشمنی با انسان را دارد گام به گام کارش را جلو می‌برد. مثلاً به انسان‌ها هیچ‌وقت نمی‌گوید که قرار است من تو را تنها کنم و عزلت‌نشین‌کرده و محبوبیت تو را کاهش دهم. وقتی شیطان به این شکل صریح با انسان‌ها حرف بزند آن‌ها می‌فهمند که او در حالی دشمنی است لذا حرف‌های خود را گام به گام جلو می‌برد و مثلاً از اینکه سفره به تنهایی انداخته شود در نفس یک نفر دفاع می‌کند. امام باقر  عاقبت این مسئله را دیدند و به او هشدار دادند «فان هذا من خطوات الشیطان» خانه جای سفره انداختن برای دوستان و فامیل‌هاست. اصلاً خانه را برای این گفته‌اند که باید وسیع باشد تا شما در خانه خود به دیگران رفق و محبت کنید.

البته من هنوز انسان‌هایی را می‌شناسم و حتماً شما هم انسان‌های این چنینی را در اطرافتان سراغ دارید که آن‌ها از خانه خود به عنوان ابزار محبت دیگران استفاده می‌کنند و مهمان زیادی به این خانه می‌آید و می‌رود و این برکاتی دارد دو از جمله آن این است که بلا از آن خانه می‌رود. 

کار دیگری که در روایات ما گفته شده است این است که خانه محل برگزاری عروسی است. اساساً گفته‌اند که خانه باید وسیع باشد تا یکی از کارکردهای آن این باشد که مراسم عروسی باید در آن برقرار شود. عروسی در خانه خیلی با عروسی در تالار فرق می‌کند و تالار معمولاً محلی جدای از محل همسایگی است و مهمان‌هایی نیز دعوت می‌شوند. همان‌ها خبردار می‌شوند که در آنجا عروسی رقم خورده است اما وقتی در همسایگی برگزار شود آن‌هایی که در دعوت نیستند نیز خبردار می‌شوند و یک معروفی گسترش پیدا می‌کند. اگر شما بگویید که همسایه در حکم فامیل انسان است و همه را نیز دعوت کنید عروسی در خانه سبب این می‌شود که خدمت به همسایه اتفاق می‌افتد که در تالار این اتفاق نمی‌افتد. این مسئله نیز در حال منسوخ شدن است و در سکانس‌های تلویزیون تقریباً تمام مراسمات عروسی در باغ و تالاری است و اساساً این را نمی‌خواهند به کارکردهای خانه برگردانند.

یکی دیگر از کارکردهای خانه کارکردهای علمی است. در خانه باید آیه و روایت خواند. در خانه باید راجع به علم بحث کرد. فرض بفرمایید کسی خانه وسیعی دارد و ممکن است مسجد و مدرسه در کنار خانه او باشد اما حضرات فرموده‌اند که از جمله شکرگزاری‌هایی که فرد می‌تواند انجام دهد این است که در خانه او گفتگوی علمی اتفاق بیفتد. مهمان‌هایی را دعوت کند و آدم ملای اهل حدیثی را نیز دعوت کند تا در مورد مسائلی گفتگو و بحث شود. کارکردهای اجتماعی و رفع و فقر نیز در خانه جای دارد که از بعضی دیگر روایات این مطلب استفاده می‌شود. 

پس سرفصلی ما داریم که از ساختمان به نحو درست بهره‌برداری کنیم چراکه اگر شما ساختمان را با تمامی استانداردهای فقهی ساختید؛ ولی با مردم گفتگو نکردید که کارکرد این ساختمان‌ها چیست؟ نمی‌توانید از آن ساختمان‌ها بهره‌برداری درستی داشته باشید. ببینید من این‌ها را در جمع شما که متکفل بحث ساختمان هستید عرض می‌کنم. به هر حال گفتگوهای ساختمان الآن مال شماست ولی شما راجع به این بحث‌ها گفتگو نمی‌کنید. ممکن است که بعضی از شما یک‌قدم عقب‌نشینی کنید و بگویید که اساساً ما فقط می‌خواهیم ساختمان را بسازیم ولی اساساً واقعیت این است که ساختمان قرار است برای سُکنی و آرامش ساخته شود و همهٔ این مسائلی که من می‌گویم در ساخت ساختمان دخیل است؛ بنابراین اگر کسی گفت که این مسئله به من ربطی ندارد این فرد غرض از ساختمان‌سازی را ولو ناخواسته به چالش می‌کشد؛ بنابراین ما حتماً نیاز به ترمیم مقررات نظام‌مهندسی و کنترل ساختمان و خصوصاً بخش مقررات 22 گانه ساختمان هستیم.

مقررات نوع هفتم: رعایت چه اصولی در هنگام ساخت؛ بهره برداری از ساختمان را بهبود می بخشد؟

بهره‌برداری از ساختمان فقط وابسته به گفتگو راجع به کارکردهای ساختمان نیست. در زمان ساخت ساختمان، 5 الی 6 اصل داریم که اگر این اصول را رعایت نکنیم حتی اگر ساختمان وسیع باشد، با افت بهره‌برداری و کاهش کیفیت در بهره‌برداری از ساختمان مبتلا می‌شوید. لذا ما در بخش هفتم مقررات فقهی ساختمان گفتیم اصولی که بهره‌برداری از ساختمان را تسهیل می‌کند؛ مانند چه؟ مانند اصل عدم اشراف. شما فرض کنید که خانه شما حیاط نیز دارد ولی یک ساختمان مُشرف به این ساختمان شما وجود دارد که در این صورت بهره‌برداری از آن با اشکال رو به رو می‌شود. الآن من دیده‌ام که بعضی از خانواده‌هایی که حیاط هم دارند چون یک خانه مشرف ساخته‌شده است و مدیریت شهری اصل مترقی اشراف را نادیده گرفته است صاحب آن خانه مجبور شده است که حیاط را مسقف کند و کار تمام شد. شما مسئله نور و تهویه را به چالش کشیده‌اید. اگر «اصل عدم اشراف» وجود داشته باشد، بهره‌برداری از ساختمان تکامل پیدا می‌کند و اگر اشراف باشد، شما استفاده خوبی از ساختمان نمی‌برید.

اصل ارتفاع: ساختمان چقدر باید ارتفاع داشته باشد؟ اهل بیت ذیل اصطلاح روایی «سمک البیت» گفته‌اند که ساختمان حداکثر باید 8 ذراع ارتفاع داشته باشد.  هشت ذراع حدود چهار متر است. اگر شما بالاتر از آن ساختمان ساختید به محدوده اختصاصی اهل هوا وارد شدید که امیر المومنین  که «اعلم و اعقل من فی الارض» هست فرمود که برای هوا اهلی است و یکی از اهل هوا اجنه هستند. حضرت برای ما تاکید کردند البته پوزیتیویست‌ها این حرف‌ها را به مردم نمی‌گویند چون نمی‌توانند این‌ها را توضیح دهند. حضرت می‌فرمایند که زمین اهلی دارد و آسمان نیز اهلی دارد و هوا که مابین زمین و آسمان هست نیز اهلی دارد. اجنه نه اهل آسمان‌اند و نه اهل زمین‌اند بلکه در هوا زندگی می‌کنند یعنی در محدوده‌ای که از هشت ذراع بالاتر است. اگر شما این کار را نکنید، بهره‌برداری از ساختمان سخت می‌شود. تاکید می‌کنم که بسیاری از بیماری‌های ماورایی که اطبای امروز به آن بیماری‌های روحی و روانی می‌گویند، منشأ آن همین آزار و اذیت اجنه است. آن وقت شما در ساختمان‌سازی آن را علاج نمی‌کنید و کسانی می‌آیند و با کارهای باطل و با استفاده از جدول سحر یهود و کارهای حرام می‌خواهند مسئله واقعی اجنه را مدیریت کنند. در حالی که یک بخش عمده‌ای از مدیریت اجنه به ساخت ساختمان و مدیریت ارتفاع ساختمان برمی‌گردد.

مسئله حریم ساختمان نیز جزو این اصول است.  ساختمانی که حریم دارد و یا ندارد. مراد از حریم، فاصله است؛ یعنی ساختمانی که با ساختمان بغل فاصله دارد بهره‌برداری بهتری از آن می‌توان کرد نسبت به ساختمانی‌هایی که به هم چسبیده هستند. با استدلال‌های اقتصادی‌ای که آقایان می‌کنند. یکی از موارد آن این است که ساختمان‌های حریم‌دار عیب خانواده‌ها را پوشیده می‌دارد. کدام خانه را شما پیدا می‌کنید که در آن دعواهای زن‌وشوهری نباشد که در این صورت صدای آن به آپارتمان بغل می‌رود و یک چالشی را ایجاد می‌کند؛ در حالی که مسئله حریم عیب خانواده‌ها را پنهان می‌کند. الآن متأسفانه به دلیل این که مسئله حریم رعایت نشده است اخبار مسئله روابط جنسی نیز به همسایه‌ها می‌رسد و این‌ها مشکلاتی را ایجاد کرده است.

مسئله راه اختصاصی هر ساختمان: غیر از مسئله فاصله ساختمان‌هاست که البته من نمی‌دانم که الآن این در آپارتمان چه قانونی دارد. امام این‌گونه فرمودند: «الطَّرِیقُ یَتَشَاحُّ عَلَیْهِ أَهْلُهُ »  یعنی آن راهی که اهل هر خانه‌ای به آن شُح دارند؛ یعنی به اصلاح امروزی، اختصاصی آن‌ها است. حضرت فرمود فاصله‌اش باید با بغلی لااقل هفت ذراع باشد و الآن ما این را در آپارتمان، مشاع داریم. ببینید وقتی حریم رعایت نشود، منشأ پیدایش خیلی از اختلافات می‌شود. خیلی تعبیر حضرت زیبا هست. فرمودند: «الطَّرِیقُ یَتَشَاحُّ عَلَیْهِ أَهْلُهُ» درست است که از یک مسافتی اهل خانه، ملکیت شرعی ندارد؛ یعنی نمی‌تواند آن را خریدوفروش کند، ولی جزو حریم آن خانه محسوب می‌شود؛ این را باید لحاظ کرد.

مسئله سقف ساختمان: این باز کمک می‌کند به اینکه بهره‌برداری از ساختمان بهبود پیدا بکند. عرض کردم روایاتی که به ما توصیه می‌کنند که از آب باران استفاده بکنیم، به لازمه دوتا حکم را برای ما ایجاد می‌کند. یکی مسئله حیاط است و دیگری مسئله سقف ساختمان است. سقف را باید طوری بسازیم که استحصال آب باران از آن اتفاق بیفتد. حالا شما می‌توانید مسئله سقف را با همین مدل‌های فعلی بسازید و آن وقت نمی‌توانید از آب باران استفاده بکنید. لذا بار این مسئله بر روی دولت می‌افتد و الآن دارند آب‌ها را از خلیج فارس به دشت میانی ایران و مکان‌های دیگر منتقل می‌کنند.  خب این به نظر من اگر دولت می‌خواهد راه حل اساسی برای بحث آب تعبیه بکند، باید یک استحصال حداکثری در طراحی‌ها ایجاد بکند که یکی از این مسائل، به سقف ساختمان بازمی‌گردد که روایات می‌گوید باران بهترین آب برای شرب است ولی اگر شما گفتید که در حال حاضر به دلیل زندگی ماشینی، آب باران با آلودگی‌ها هم آغشته شده است، لااقل می‌توان آن را برای آب غیر شرب استفاده کنیم. مثلاً شما می‌فرمایید که آن آب، اسیدی شده است  می‌توانید محدودتر از آن استفاده کنید. به هرحال ما الآن در مسئله سقف نیاز به گفت وگو داریم.

خب در همین جا مسئله پشت‌بام مطرح است. باز پیغمبر   و اهل بیت  در اینجا بحث کردند. خیلی نهی می‌فرمودند که پشت‌بام‌ها بی حریم باشد.  پشت‌بامی که بی حریم باشد، خانواده نمی‌تواند از آن استفاده کند. آن وقت یکی از استفاده‌هایی که همه خانواده‌ها از پشت‌بام می‌کنند، مسئله استهلال و نجوم است. می‌دانید ما روایاتی داریم که همه ما را دعوت کردند به اینکه استهلال داشته باشیم.  فرض کنید دختر یا خانم یک‌خانه‌ای می‌خواهد استهلال و تأمل نجومی داشته باشد. خب البته الآن شب‌ها تلویزیون دیگر نمی‌گذارد و شما مشغول هالیوود و بالیوود هستید! ولی به هر حال آن‌هایی که مثل ما به صحرا رفتند، متوجه می‌شوند که مسئله نگاه به آسمان چقدر خشوع و اخلاق برای انسان‌ها ایجاد می‌کند لذا وقتی پیغمبر  خیلی تأکید می‌فرمودند و می‌گفتند پشت‌بام خانه‌تان حریم دار باشد تا خانواده بتواند از آن استفاده بکند، برای اینکه می‌خواهند از پشت‌بام برای مطالعات نجومی، تشخیص اوقات و استهلال بهره ببرند که این جزو روایات مغفول است؛ در روایت هست که اسلام در آخرالزمان مثل یک ظرف واژگون است.  در ظرف واژگون یک مقدار آب است الآن هم همین‌گونه است. مؤمنین عصر ما یک مقدار روایت بلد هستند چون ظرف وجودشان واژگون شده به سمت پوزیتویست است و خیلی این گفت‌وگوها بحث نمی‌شود. خب این‌ها مسئله بسته مقرراتی است که استفاده از ساختمان را تکامل می‌دهد. همه این‌ها در مرحله ساخت است باید در مرحله ساخت، وزارتخانه‌های ما اشراف، ارتفاع، حریم، سقف و پشت‌بام و همچنین مسئله قبله را جدی بگیرند. البته قبله در آیه به معنای این است که خانه‌هایتان را روبه روی همدیگر بسازید.  اصطلاحاً مسئله پدافند غیرعامل است. خانه‌هایی که روبه روی هم هستند، بیشتر می‌توانند از همدیگر حمایت کنند. پس این از اصول ساخت هست. پس من در مسئله اصول ساخت، شش اصل را که شما در مقررات ملی ساختمان بحث نکردید، عرض کردم که باید یک فکری به حال آن شود.

مقررات نوع هشتم: حیوان خانگی

سرفصل هشتم، مسئله بسیار مهم حیوانات خانگی است. باز جزو مواردی هست که چون ما طلبه‌ها تنبلی کردیم راجع به آن گفت‌وگو نکردیم، الآن رهاشده است. جزو بی‌قاعده‌ترین مسائل در جامعه ما، مسئله انس انسان با حیوانات است. ما می‌دانیم که اصلش را نمی‌شود حذف کرد بالاخره خداوند متعال یک مخلوقی را خلق کرده و این دارای جاذبه‌هایی هست، این باید مدیریت بشود لذا ما یک سرفصلی در مسئله ساختمان داریم، مسئله مهم حیوانات خانگی است.

گفتگو راجع به حیوانات خانگی چهار خاصیت مهم و عمده دارد:1- مسئله مدیریت صنعت بازی در دنیا است. ببینید دو فرض وجود دارد: یا یازی با حیوانات یا بازی با اسباب مصنوعی بازی. کدام جذاب‌تر است؟ کدام در روح و جسم فرزند شما اثرات مثبت بیش‌تری دارد؟ به‌صورت طبیعی از بازی با حیوانات خانگی بهتر می‌شود از لحاظ روانشناسی دفاع کرد. خب اگر شما یک مدل جدیدی از بازی را مقابل والت دیزنی و صنعت اسباب‌بازی طراحی بکنید، آن صنعت معیوب هم از رتبه سه و چهار دنیا  در انتها قرار می‌گیرد و این استراتژی‌ای هست چون می‌دانید بازی با انتقال فرهنگ همراه است. مدیران آینده جمهوری اسلامی، یا باید مسیر والت دیزنی و صنعت اسباب‌بازی را برای انتقال فرهنگ و اعتقادات خودشان دنبال کنند یا مسئله معرفی و نظام فواید حیوانات خانگی را در جامعه شروع بکنند. آن موقع هم از شر گیم‌نت‌ها و مدل‌های بازی که دنیای غرب به ما پیشنهاد می‌کند، رها می‌شویم و دیگر لازم نیست مثلاً از مدل‌های غلطی مثل ساخت عروسک دارا و سارا  و امثالهم تبعیت کنیم که این‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت درست باشند ولی در میان مدت نمی‌توانند مشکل ما را حل کنند. ما هم از این استراتژی‌های ناقص عبور می‌کنیم، هم جذابیت‌های بیشتری از پایگاه فقه به بچه‌هایمان ارائه می‌دهیم و این خیلی مسئله مهمی است که شما هر فرزندی را که در محیط تجربه قرار داده و مثلاً یک حیوان خانگی در کنارش قرار بدهید، هم می‌توانید حقوق حیوانات را با او تمرین بکنید و هم او را مجاب بکنید که به موجودات زنده که به اصطلاح جزئی از اکوسیستم هستند احترام بگذارد و حفظ اکوسیستم مدیریت می‌شود، هم فرزند شما روحیه و شخصیت بهتری پیدا می‌کند. خیلی مسئله مهمی است و باید راجع به آن بحث بکنیم.

2- مسئله دوم، مدیریت زباله‌ها است که الآن یک پدیده‌ای در مسئله ساختمان تبدیل‌شده است. خب راه حل بشر امروز، بازیافت پسماندها و تفکیک از مبدأ و امثالهم است. درحالی‌که اگر شما حیوان خانگی داشته باشید، بخش عمده‌ای از زباله‌ها (باقی‌مانده غذاها، باقی‌مانده سبزیجات) به عنوان خوراک این‌ها استفاده می‌شود و مسئله مهم بسته‌بندی‌ها کم‌تر می‌شود، چون عمده زباله‌ها برای بسته‌بندی‌ها است. خب فرض این است که شما حیاط دارید؛ در حیاط هم یک سری تولیداتی دارید و این تولیدات بدون بسته‌بندی است. پس از پایگاه حذف بسته‌بندی هم شما می‌توانید مدیریت زباله‌ها را داشته باشید

3- مسئله سوم، مسئله مدیریت سلامت هست. سلامت در یک خانه، به حیوانات خانگی وابسته است. مثلاً شما موجود پر رمز و راز خروس را بررسی بکنید. خب این خروس که حالا انگلیسی‌ها یک سری ضرب‌المثل‌ها را در ایران شروع به ترویج کردند؛ از جمله «خروس بی‌محل» یا مثلاً اصطلاحی که «شما مثل برگ چغندر بی‌خاصیت هستی» و امثالهم؛ که من در خصوص شهر کاشان و اطرافش بررسی میدانی کردم که قبل از انقلاب، تیم‌هایی از انگلیسی‌ها آمدند فرهنگ و زبان کاشان و سایر نقاط ایران را شناسایی کردند و سعی کردند ضرب‌المثل‌های ضد هویتی و غلط را طراحی کردند و جا انداختند خب یکی از این کارهایی کردند مسئله اصطلاح خروس بی‌محل بود که جا انداختند.

درحالی‌که در روایات، تشخیص زمان‌ها یک ارتباطی با این موجود دارد. خروس ویژگی‌هایی دارد مثل تشخیص وقت اذان، تشخیص وقت تسبیح، تشخیص وقت مشارق و مغارب خیلی دقیق هست که حالا این را در بحثی که وعده دادم در جزوه نجوم بحث می‌کنم تا ان شاءالله در آن جا ببینید.

مثلاً مسئله کبوتر؛ کبوتر در روایات به این‌گونه است که اگر در خانه باشد، اجنه به جای مشغول بازی با کودکان شما بشوند، مشغول کبوتر می‌شوند و این باز از پایگاه سلامت قابل دفاع است. الآن بعضی از اطبای محترم وقتی‌ام اس را می‌خواهند درمان بکنند، توصیه می‌کنند به آن کسی که به این بیماری مبتلا شده است، بخشی از وقتش را در روز با حیوانات خانگی بگذراند.  خیلی اثر نشاط‌آفرینی دارد. حالا البته وقتی راجع به انواع حیوانات خانگی بحث کردیم، به تفکیک در خاصیت هر یک از حیوانات درایه می‌کنیم و بحث خواهیم کرد.

4- [مسئله چهارم]، مسئله مدیریت اسراف است که وابسته به حیوانات خانگی است. ببینید من وقتی بعضی از آمار را نگاه می‌کردم، دیدم آقایان محاسبه کردند، می‌گویند ایرانی‌ها سالانه چهل هزار میلیارد غذای دورریز دارند. ببینید این یکی اختصاصی درباره غذا است. این عدد به لحاظ کمّی حدود یک سوم تولید غذایی ایران است.  وقتی ایرانی‌ها در مهمانی‌ها پذیرایی می‌کنند، این‌همه اسراف دارند می‌کنند. خب باز یک توصیه این است که شما بیایید و آمارهای جهانی را مقایسه کنید و بگویید که ایرانی‌ها این مقدار اسراف می‌کنند، یک بحث این است که اگر شما مسئله حیاط ساختمان را که محل نگهداری حیوانات خانگی هست، احیا بکنید، از این‌همه اسراف غذا جلوگیری به عمل می‌آید و آن غذای باقی‌مانده در چرخه تولید مجدد قرار می‌گیرد و از مفهوم اسراف که مفهوم بسیار خطرناکی هست، ما دور می‌شویم.


مقررات نوع نهم: مصالح ساختمان چگونه باشد؟

و درنهایت سرفصل آخری که ما در مقررات فقهی ساختمان بحث کردیم، مسئله مصالح ساختمان است. خب آیا می‌شود ساختمان را با هر نوع از مصالح ساخت؟ به بهانهٔ استحکام، شما هر نوع مصالح را استفاده بکنید. آیا می‌شود این کار را کرد؟ ما باز مطابق با روایات، سه اصل را در مسئله ساختمان فعلاً مباحثه کردیم:

یکی مسئله حفظ محیط‌زیست است. مصالح باید به گونه‌ای باشند که بازگشت آن به طبیعت سخت نباشد و الآن این مسئله زباله‌های ساختمانی دارد به یک چالش تبدیل می‌شود.

بحث دومی که در مسئله مصالح داریم، مسئله مزاج است. بعضی از مصالح سردی را به بدن انتقال می‌دهند. تقریباً عمده این سرامیک‌هایی که شما دارید استفاده می‌کنید، همه این‌ها مزاج را سرد می‌کند و می‌دانید مزاج سرد، منشأ اصلی پیدایش سرطان است و اگر ما تدبیری برای این مسئله نکنیم، با مسئله افزایش سرطان‌ها مواجه خواهیم شد کما اینکه الآن هم مواجه شدیم.  ببینید بین نسبت اثر مصالح بر مزاج، باید هم دقت تجربی و هم استلزام فقهی در آن بشود و باید راجع به آن بحث شود. بالاخره من فکر می‌کنم بسیاری از مصالحی که ما الآن داریم در ساخت ساختمان به‌کارگیری می‌کنیم، این‌ها همه مزاج را به سردی هدایت می‌کنند و سوق می‌دهند.

و در نهایت باز مسئلهٔ علاقه‌مندی سایر موجودات به مصالح ساختمانی‌ای هست که ما الآن داریم استفاده می‌کنیم. باز در حکم آب برای اجنه، مسئله آهن هست.  به هرحال انتخاب با شماست. اگر شما می‌خواهید که مسئله آهن را استفاده بکنید، در واقع جذب اجنه به ساختمان‌ها را توسعه داده اید و این کار الان وجود دارد؛ البته یک راه حل‌های محدودی برای کاهش عوارض آهن داریم! مثل اینکه پدرها مواظب باشند، آهن عریان در خانه نباشد؛ همیشه آهن را با یک چیزی بپوشانید؛ یا با گچ یا رنگ بپوشانید؛ که دسترسی این موجودات به آن کم‌تر شود و این مثلاً ممکن است ده درصد مشکلات این مسئله را کاهش بدهد.

 عمده راه حل این است که ما باید به مصالح جدید فکر بکنیم. آقایان می‌گویند که با مصالح جدید برج و آپارتمان بسازیم؟ خب عرض کردیم که اصلاً اساس ساختمان از نظر ما، هشت ذراع و چهار متر است؛ بنابراین می‌شود با مقاومت مصالح و با محاسبات ریاضی که بار ساختمان را توزیع بکنیم و با فکر کردن به اینکه ما مدل‌های جدیدی از بعضی از مصالح قدیمی را بازتولید بکنیم و... می شود این مسئله را علاج بکنیم. بنابراین بحث سوم هم ارتباط دارد با بیماری‌های ماورایی در مسئله مصالح ساختمان که ان شاءالله راجع به آن بحث خواهیم کرد.

خاتمه بحث: چگونه امکانات و موانع ساخت دار واسعه را مدیریت کنیم؟

این‌ها در مجموع نه دسته گفت‌وگو هست؛ که ما ذیل این گفت‌وگوها تمایل داریم ابتدا با مهندسین عمران و دانشمندان این حوزه، گفتگو کنیم؛ تا یک آینده جدیدی برای ساختمان بسازیم. من در همین‌جا با صراحت عرض کنم بنای فقه بر مقررات و قانون به معنای جبر نیست. اگر یک‌جایی ما از کلمه قانون و مقررات هم استفاده می‌کنیم، این از باب جبر زمانه و رعایت ظرفیت مخاطبین است که ما این کار را انجام می‌دهیم. والا فقه، تماماً استدلال است لذا وقتی ما بسته مقررات فقهی ساختمان را داریم مطرح می‌کنیم، داریم حدود بیست دسته استدلال جدید در حوزه ساختمان مطرح می‌کنیم؛ بنابراین فضای گفت‌وگو باز است و می‌شود اشکال و بحث کرد و خصوصاً این سرفصل مهمی که آقایان می‌گویند الآن با ساختمان‌های فعلی چه‌کار کنیم؟ و اشکالاتی را مطرح می‌کنند که زمین ایران کفایت نمی‌کند که دار واسعه ساخته بشود. این استدلال‌هایی است که در نوشهرگرائی مطرح‌شده است؛ همه این‌ها را می‌شود بحث و گفت‌وگو کرد.

مثلاً به عنوان خاتمه بحث عرض کنم، برخی از محاسبات دقیق نشان می‌دهد که الآن از این مساحت بزرگ ایران، فقط یک درصد به ساختمان، جاده و مراکز تجاری و امثالهم اختصاص یافته است و ایران از زمین کافی برخوردار است. مثلاً اگر حتی شما برای سرپرست‌های خانوار خانه‌های هزارمتری هم بسازید، با وجود اینکه حدود بیست‌وچهار میلیون خانواده داریم؛ تا حداکثر حدود شش الی هفت درصد از مساحت ایران اشغال خواهد شد و باز ما بیش از نود درصد از مساحت ایران را هنوز استفادهٔ مسکونی نکرده‌ایم.

یا مثلاً آقایان اشکال می‌کنند که مسئله آب را چه کار بکنیم؟ خدمات این ساختمان‌ها را چه کار بکنیم؟ که حالا ما مورد به مورد این‌ها را بحث و گفت‌وگو کردیم و باز هم حاضریم به محضرتان مطرح کنیم. مثلاً ما یک سامانه شش‌بخشی تأمین آب به نحو غیرمتمرکز داریم که آب را چگونه می‌توان غیرمتمرکز تأمین کرد؟ و حاضریم در شهرهای خشک ایران هم این را آزمایش کنیم تا برای پوزیتویست‌ها هم روشن شود که محاسباتشان غلط است و می‌شود حتی در شهرهای خشک ایران هم مدیریت آب غیرمتمرکزی را طراحی و راجع به آن بحث کرد؛ که عرض کردم یکی از ارکان مدیریت آب غیرمتمرکز، بحث سقف است و اگر شما تنها در میزان بارشی را که در شهر قم - که یک شهر خشک محسوب می‌شود- وجود دارد، محاسبه کنید، می‌بینید که می‌توانید از طریق سقف خانه، استحصال مناسب آب کنید، می‌توانید بخشی از مدیریت آب را حل کنید.

یا مثلاً مسئله مدیریت شهرها را مطرح می‌کنند و می‌گویند وقتی شهر را توسعه افقی دهید، مدیریت شهر سخت می‌شود. این بر فرضی هست که شما بخواهید کلان‌شهر داشته باشید؛ اما اگر فاصله معقول بین محیط‌های شهری قرار دهید و ما شهر کوچک بسازیم مانند آنچه که در شمال یا خوزستان است، پس مسئله مدیریت هم قابل حل می‌شود و باقی مسائل که می‌شود درباره آن بحث کرد.

یا مسئله هزینه‌های خانوار را خیلی از افراد به عنوان اشکال اولیه مطرح می‌کنند. می‌گویند که مردم پول‌ندارند که دار واسعه بسازند. ما محاسبه کردیم که لااقل شصت درصد هزینه تمام‌شده ساختمان در کلان‌شهرها و در بعضی از شهرها، زمین ساختمان است؛ بنابراین اگر از محل انفال با اختیارات ولی‌فقیه زمین رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد و همچنین قوانین ساخت مسکن محرومین جدی گرفته شود، شما می‌توانید لااقل با سی درصد قیمت تمام‌شده فعلی، دار واسعه بسازید.

آن وقت اگر دولت‌مردان ما و سازمان برنامه‌وبودجه محاسبات ما را در شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی و مدرسه هدایت بپذیرند و حتی با همین دو دو تا چهارتاهای ریالی و اقتصادی محاسبه کنند و ما با این ایده بتوانیم در جایی سرمایه‌گذاری کنیم، لااقل ده دسته هزینه از هزینه‌های کشور کم می‌شود. شما فکر می‌کنید هزینه‌های بخش اختلافات حوالی آپارتمان، هزینه‌های کمی است که الآن دارد به ما تحمیل می‌شود؟ خب شما همه این‌ها را محاسبه بکنید و بگویید دولت از محل بیت‌المال خانه مناسب هر ایرانی را تأمین کند، یک دهه آینده همه این هزینه‌ها به تدریج کاهش می‌یابد و درمجموع دولت جمهوری اسلامی سود می‌کند. به هرحال این‌ها بحث‌هایی هست کهان شاءالله باید محضرتان داشته باشیم و گفت وگو بکنیم.

من به محضرتان تصدیع کردم، حوصله به خرج دادید. شما اهل فن هستید و خِرّیت مسئله ساختمان هستید، از اینکه بنده را تحمل کردید و گفتگوهای حقیر را شنیدید از شما تشکر می‌کنم.

و الحمد لله رب العالمین


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی