سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی فی محکم کتابه «ربّ إنی دعوتُ قومی لیلاً و نهاراً و لم یزدهم دعائی الّا فراراً. صدق الله العلی العظیم»
سه مطلب را لازم میدانم در این جلسهای که با حضور حاج آقای ترابی (امام جمعه محترم بروجرد) برگزار شده ،با صراحت و صداقت و البتّه رفاقت، عرض کنم.
شرایط به شکلی است که سانسور کردن حرفها، نه به سود دنیای ما است و نه به سود آخرت ما. در شرایطی قرار داریم که باید تصمیمات جدّی بگیریم. بنابراین الآن که خدمت حاج آقای ترابی هم بودم، به ایشان عرض کردم که با صراحت حرف می زنم در محضر شما. ایشان هم فرمودند که اشکالی ندارد.
به هرحال در سطح شهرستان بروجرد، ما مسألهای را داریم که مسألۀ اول است. به نظر ما هرچه ناهنجاری و مشکل داریم، ریشۀ آن به قدرت گرفتن اصحاب قدرت و ثروت در شهرستان برمیگردد. عدهای پول دارند -و فقط پول دارند- با پول، منصب در اختیار میگیرند؛ با پول، آرمانهای یک شهر و یک جمعیت را تعیین میکنند.سربسته میگویم؛ اسم نمیآورم که برای دوستانی که بعدها میخواهند این حرفها را جواب دهند، قدرت دفاع وجود داشته باشد. امّا به هر حال مشکل اول ما، اصحاب قدرت و ثروت هستند.
جلسه هم به اسم مرحوم حاج شیخ علی محمد نجفی بروجردی است. من برای اینکه در مدرسۀ ایشان بزرگ شدم؛ برای اینکه حقّ ایشان و اساتید خود و زحماتی را که در آن مدرسه برای ما کشیدند، ادا کرده باشم، جملهای را از ایشان خطاب به اصحاب قدرت و ثروت عرض میکنم. ایشان میفرمایند روی کرۀ زمین و زیر آسمان خدا، هیچ سندی به نام علی محمد ثبت نیست. طرفداران و مریدان او میخواستند برای ایشان خانه بخرند؛ امّا ایشان اجازه ندادند. این جمله از ایشان معروف است. سیاسیون فعلی شهر ما به این اخلاقها نیاز دارند. البتّه به شما بگویم که یک برنامهی پخته ای این دوره ریخته شده است که بیش از دفعات گذشته آنها را به چالش خواهیم کشید. این نکتۀ اول بود.
نکتۀ دوم، راجع به ابر مسألۀ الگوی پیشرفت اسلامی است که میخواهم خدمت شما عرض کنم. اختیاراتی که روحانیت شیعه، الآن در دست دارد، با هیچ دورۀ تاریخی قابل مقایسه نیست؛ با هیچ صنفی هم در دنیا -به نظر من- قابل مقایسه نیست. اگر بخواهیم، میتوانیم وضعیت جامعه را اصلاح کنیم. منتها چون غفلت میکنیم و راجع به الگوی ادارۀ جامعه با هم صحبت نمیکنیم، حتّی در میان طلّاب فاضلمان، از مسألۀ ادارۀ جامعه و الگویی که ادارۀ جامعه -با نگاه دینی- به آن احتیاج دارد، یک درک ناقص و ضعیفی وجود دارد.
زمانی که راجع به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با هم صحبت نمیکنیم و این گفتوگو را نمیپذیریم، سکولاریسم به طور پنهان و آشکار در جامعه گسترش پیدا میکند. اختیارات داریم امّا گفتوگو نمیکنیم و زمانی که گفتوگو صورت نگیرد، طبیعتاً تصمیماتمان هم بیشتر ناظر به حوزۀ فردی است تا حوزۀ اجنماعی. به هر حال اگر مسألۀ الگوی پیشرفت اسلامی فراموش بشود، نتیجۀ آن سکولاریسم خواهد شد، نتیجۀ آن این میشود که عدهای -در حال حاضر که ما با هم صحبت میکنیم- میگویند که اگر مشکل اقتصادی کشور را میخواهید حل کنید، باید با کدخدا بنشینید و کدخدا را راضی کنید.
آیۀ نفی سبیل -که همه آن را میدانیم- الآن نادیده گرفته میشود. به هر حال ایدۀ سیاست خارجی توسعه گرا، مبنای حوزۀ ساست خارجی است. چرا اینگونه میشود؟ چون حوزۀ علمیه برای حوزۀ سیاست خارجی، نظریه پردازی نمیکند. الآن در مسألۀ اقتصاد، آقایان به صراحت میگویند: اول توسعه بعد عدالت. ما میگوییم این خلاف اسلام است؛ خلاف مسلّمات اسلام است که بگوییم عدالت نادیده گرفته شود؛ امّا این حرفها را میزنند؛ چرا؟ چون ما در این حوزهها در مورد نحوۀ تحقّق عدالت، کرسی درس نداریم؛ راجع به این مسائل مباحثه و گفتوگو نمیکنیم.
به هر حال این بیان آیت الله امام خامنهای است که میفرمایند اگر حوزهها به اجتماعیات اسلام یا الگوی پیشرفت اسلامی ورود پیدا نکنند، دچار سکولاریسم پنهان خواهند شد. روضه من راجع به مسألۀ الگوی پیشرفت اسلامی زیاد است؛ باقی آن را در جلساتی که فاضل ارجمند جناب آقای روشن بین، بنا دارند برای الگو[ی پیشرفت اسلامی] -تحت عنوان تشکّل طلّاب بروجردی- برگزار کنند، عرض خواهم کرد. آنجا راجع به مباحثی که احیاناً به درد جامعۀ امروز ما بخورد، گزارش تفصیلی خواهم داد. این هم حرف دوم.
حرف سوم این است که بروجرد عزیز ما دچار ناهنجاریهای زیادی است. خبرهای بدی از بروجرد در حوزههای مختلف به گوش ما میرسد. چون احتمالاً این جلسه بیرون هم پخش میشود من به صراحت نمیگویم که چه اتّفاقاتی میافتد. شما فیالجمله میدانید که ما در حوزههای مختلف چالش داریم. بروجرد با مشکلات زیادی دست به گریبان میشود. البتّه حاج آقای ترابی، حاج آقای روشن بین و سایر اساتیدی که در جلسه حضور دارند، حتماً آسیب شناسیهای مختلفی راجع به این مسائل دارند. حتماً با این اخلاقی که از آقای روشن بین سراغ داریم، جلساتی برگزار میشود که همۀ دوستان، نظرات کارشناسی خود را بدهند و جمع بندی شود. امّا به هر حال آنقدر که به عقل کوچک ما میرسد، زمانی که فرآیند تزکیه و تبلیغ دینی، در جامعهای با چالش روبهرو میشود، یکی از ثمرات آن، همین ناامنیها و چالشها در حوزههای مختلف است. ما باید قیام کنیم به سمت اینکه یک جریان دینیِ نیرومند در شهرستان بروجرد راه بیندازیم. اگر این جریان راه بیفتد، به نظر من بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. بنده اخیراً برای مسألۀ الگوی پیشرفت در مجلس [نزد آقای بیرانوند] بودم که تلفن آقای بیرانوند زنگ خورد. [زمان این موضوع] بعد از آن حادثۀ اول [بود]. خبرنگاری پشت خط بود که میگفت اجازه دهید حادثهای را که در بروجرد اتّفاق افتاده است، روی آنتن ببریم. ایشان فرمودند که این برای مردمِ با فرهنگ بروجرد بد است که با یک حادثۀ بد روی آنتن بروند. اجازه دهید که این[مسأله] در سکوت خبری بماند؛که شاید یموت الباطل بترک اسمه
به هر حال الآن در چنین شرایطی قرار داریم. همین الآن -که من و شما نشستهایم و باهم صحبت میکنیم- اخبار سراسری، خبر حادثۀ بروجرد را پخش کرده است. متأسّفانه این به یک روال تبدیل شده است. آنچه که ما باید انتخاب کنیم، [این است که] یک جریان دینی نیرومند راه بیندازیم و به سمت تقویت تزکیه و تبلیغ در بروجرد برویم. چگونه این کار انجام میشود؟ پیشنهادی دارم که محضر آقای ترابی عرض میکنم؛ به نظر من این پیشنهاد معدّل نظریاتی است که همۀ دوستان فاضل به آن معتقد هستند. آقای ترابی عزیزما! ما در بین طلّاب بروجرد علاوه بر کسانی که کار فردی میکنند- که هنر فردی دارند؛ مثلاً تبلیغ میکنند؛ مقاله مینویسند یا تدریس میکنند- یک تشکّلات منسجم و نیمه منسجمی میبینیم که مسؤول و اعضای اصلی آنها دوستان بروجردی هستند و فعالیت میکنند. شاید -با حساب ما که در این چنین ارزیابیها خیلی سخت گیر هستیم - حداقل شش یا هفت مجموعه را میشناسم که در رأس آنها، انسانهای فاضلِ ملّایی وجود دارد. آنها میتوانند گروهی پیدا کنند و یک بخش از این بار سنگین تبلیغ دینی را بردارند.
بنده از آقای ترابی خواهش میکنم؛ ضمن اینکه به این گروهها مشورت میدهند، دو کار در قبال این گروههای فعّال انجام دهند تا بروجرد در مسائل فردی نیم خیز شود. خیز نهایی، با الگو[ی پیشرفت اسلامی] اتّفاق میافتد. چند روزی فکر کردم که چه راه حلی به دوستان فاضلم پیشنهاد دهم که حک و ارزیابی شود؛ برای اینکه در شرایط خیلی اضطراری قرار داریم و باید کار اورژانسی انجام دهیم و بعد در میانۀ راه تکمیل کنیم؛ به قول معروف راه بینداز بعد جا بینداز.
این تشکّلات را حاج آقای ترابی حمایت کنند. به نظر من دو کار انجام دهند؛ یکی اینکه اختیار بدهند که اینها با فهم و استنباط خود وارد حوزه ی میدانی شهرستان بروجرد و منطقه شوند. دوم اینکه حمایت سیاسی اقتصادی کنند. یعنی اگر فردا کسی آمد، حرفی زد و نطقی کرد که چرا آقا شما اینطور کار میکنید، [حمایت شود]. چون در بروجرد این مسائل وجود دارد که ما خود، زخم خوردۀ این جریان هستیم. به حاج آقای ترابی عرض کردم که اگر شما قبلاً بیشتر حمایت میکردید، بازوهای شما را قطع نمیکردند.
حال این هفت یا هشت جریان، به نظر من با حاج آقای ترابی تعامل کنند و حاج آقای ترابی هم مشورت و اختیار بدهند و حمایت کنند. این خلاصۀ عرایض بنده است.
إنشاءالله حاج آقا قول دادند که جلساتی دیگری تشربف بیاورند؛ حتماً در جلسات، دوستان فاضل دیگری هم بیایند؛ صحبت و گفتوگو کنند. امّا احساس بنده این است که با این پیشنهاد، بروجرد نیم خیز میشود یعنی دست بر کمر خود میزنیم و یک جریان قویِ فرهنگی -مذهبی به محوریت همین تشکلهای منسجم و نیمه منسجم راه اندازی میکنیم.
از اینکه عرایض برادر کوچک خود را گوش کردید، از شما تشکر میکنم. هدیه به محضر مقدّس امام زمان علیه السلام صلوات بلندی عنایت بفرمایید.
فیلم این سخنرانی را از اینجا ببینید.