بسم الله الرّحمن الرّحیم
روز پنج شنبه ۲۹ مهرماه ۱۴۰۰ هجری قمری، همایش علمی آموزشی ایمنوتراپی واکسن G2 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار گردید و دکتر شکور امیدی، فوق تخصص ایمونولوژی از دانشگاه علوم پزشکی تهران و دکتر صالح محقق حضرتی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مخترع تولید کننده واکسن G2 درباره مراحل ساخت و میزان اثر بخشی واکسن G2 در ارتقای سیستم ایمنی بدن سخنرانی کردند.
به گزارش پایگاه فقه نظام در ادامه این همایش علمی، حجت الاسلام علی کشوری (دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی ) با طرح سه پرسشِ ۱. چرا در طب مدرن دارو ها و واکسن ها بر اساس ماده موثره ساخته می شود؟، ۲. چرا سیستم دفاعی بدن به دو بخش اختصاصی و غیر اختصاصی محدود شده است؟ و٣. چرا ما اشیاء عالم را از حیث ایمنی شناسایی نمی کنیم؟ به بررسی و نقد واکسن G2 و برخی مفاهیم پایه در فارماکولوژی و ایمونولوژی پرداختند. متن کامل سخنرانی ایشان را در ادامه مطالعه بفرمائید:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم الحمدلله ربّ العالمین و الصلاة و السلام علی سیّدنا و نبیّنا و شفیعنا فی یوم الجزاء ابیالقاسم محمّد و علی اهل بیته الطیبّین الطاهرین سیّما بقیّة اللّه فی الارضین ارواحنا لآماله الفداء و عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و اللعن الدائم علی اعدائه اعداءاللّه من الآن الی قیام یوم الدین.
قبل از اینکه بحث را شروع کنم از جناب آقای دکتر امیدی و دکتر محقق حضرتی تشکر میکنم. از ارائه ایشان استفاده کردم. بنده، هم ناظر به واکسن 2Gو هم در یک نگاه کلی ناظر به حوزه فارماکولوژی (Pharmacology) و ساخت دارو و سیستم ایمنی؛ سه سؤال فنی را به زبان ساده مطرح میکنم. به نظر بنده بررسی این سه سؤال، به ما کمک خواهد کرد که یک آینده جدیدی را برای ایمونولوژیِ بشر(Immunology) تعریف کنیم. این مباحث با مباحثی که اکنون در دانشگاههای کشور و دانشگاههای غربی شنیدهایم؛ متفاوت است. این سه سوال عبارت است از: ۱- چرا ما باید واکسنهایی مثل واکسن 2G (نه واکسنهای نوترکیب و یا واکسنهایی که مبتنی بر میکروب ضعیفشده یا کشتهشده است) یا سایر داروها را بر مبنای ماده مؤثره بسازیم؟
شما مستحضر هستید که: اطباء محترم طب سلولی؛ مادههای موثرۀ اشیاءِ پرخاصیتِ عالَم (خصوصا آن اشیائی که خاصیت درمانی دارند) را استخراج میکنند و مواد درونیِ یک شیئ را به دو قسمتِ "مواد جانبی و مکمّل" و "مواد موثره" تقسیم میکند. سوال این است که: چرا باید برای ساخت دارو و واکسن (مثل واکسن G2) بر مبنای ماده موثره رفتار کنیم؟ به نظر بنده این مبنا یک اشکالاتی دارد که به آنها خواهم پرداخت. سوال دوم اینکه: در بحثهای ایمونولوژی، سیستم ایمنی بدن به دو بخش دفاعِ "اختصاصی" و "غیر اختصاصی" محدود شده است که هر کدام از اینها هم دارای یک زیرمجموعههایی هستند. مجددا ما در اینجا اشکالی داریم و فکر میکنیم که سیستم ایمنی بدن بسیار گستردهتر از این تعریف محدودی است که در طب سلولی ارائه شده است و ما میتوانیم وقتی داریم در مورد مفهوم "ایمنی" بحث میکنیم، مفهوم "سیستم ایمنی" را توسعه معنایی بدهیم. و در ادامه عرض خواهم کرد که: از نظر ما در طب اسلامی و به نظر ما بدن دارای سیستم ایمنی سه بخشی است که وقتی در آن دقت و درایه شود، مفهوم "سیستم ایمنی" بسیار گسترده خواهد شد. ما فکر میکنیم که طب موجود، سیستم ایمنی را ناقص تحلیل کرده است (به شرحی که بیان خواهم کرد).
سؤال سومی هم در اینجا مطرح است: چرا ما در ایجاد ایمنی برای بدن انسان، از خاصیتهای اشیاء بوحدته [یعنی: وحدت ترکیبی اشیاء] -و نه خاصیتهای ماده موثره اشیاء- استفاده نمیکنیم؟ در واقع در این سوال سوم میخواهم به صورت محترمانه این نکته را مطرح کنم که: چرا دوستان ایمونولوژیستِ ما، خاصیتهای اشیاء عالم برای ایجاد ایمنی را به صورت ناقص مسلط هستند؟ بسیاری از اشیاء خاصیت ایمنیزایی دارند؛ ولی تاکنون در هیچ مقاله و دانشگاهی از دانشگاههای پوزیتویستی دنیا، راجع به این خاصیتهای ایمنیساز بحث نشده است. بنابراین بنده در بخش سوم درباره "جدول فقهی تسخیر" (که ما آن را در حوزه علمیه قم در مقابل "جدول مندلیف" نوشتهایم و در آن خاصیت ایمنیزای اشیاء را بررسی کردهایم) گفتگو خواهم کرد.
بنده فکر میکنم که اگر این سه سوال (که من میخواهم فقط به صورت اجمالی بحث کنم) در دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشتِ ما مورد بحث و بررسی قرار بگیرند؛ آینده بسیار متفاوتی در حوزه ایمنی برای بشر شکل خواهد گرفت.
البته من نمیخواهم مبتنی بر این سؤالها پروتکل و راهحل برای ایمنی ارائه بدهم. ما در ماه قبل در حوزه علمیه قم جلسهای را برقرار کردیم که زیر تخریب رسانهها و تحریفهایی که صورت گرفت. در آن جلسه پروتکلهای فقهیای را برای مدیریت کرونا در نقد پروتکلهای ناکارآمد سازمان WHO ارائه دادیم. امروز نمیخواهم آن پروتکلها را دوباره توضیح بدهم چون وقت جلسه اجازه نمیدهد؛ ولی عمده مبانی طراحی این پروتکلها، در این سه سوال است. که بنده به ترتیب و خیلی خلاصه این سه سوال را محضر شما یک مقدار شرح بیشتری میدهم.
امیدواریم به دلیل ناکارآمدیای که سازمان WHO دارد، گفتگوهای علمی در کشور ما با توجه به طب اسلامی و سایر مکاتب طبی گسترش پیدا کند. چون آن چیزی که مهم است نه پروتکلها هستند، نه داروها، نه واکسنها و نه شرکتهای سازندۀ اینها. آن چیزی که مهم است سلامت مردم است. حالا که (به تعبیر ما در حوزه علمیه قم) بیماری ساده کرونا تبدیل به یک بحران شده است و بعد از واکسیناسیون (که مهمترین پروتکل سازمان بهداشت جهانی بود) مسئولینِ ما دارند بجای وعده خوبشدنِ شرایط، وعده پیک ششم کرونا را میدهند!؛ حرف من در این اوضاع این است که: ما حتما باید این مسیر را عوض کنیم. و طراحی مسیر جدید هم نیاز به گفتگوی علمی دارد. هر کس گفتگو نکرد و با اجبار خواست کار خودش را پیش ببرد، "شبه علم" است! "علم"، قدرت استدلال و اقناع دارد. "شبه علم" تهدید و اجبار میکند؛ چون قدرت استدلال و اقناع ندارد. لذا من این سوالها را برای توسعۀ گفتگو مطرح میکنم.
البته جناب آقای دکتر کاشفِ واکسن G2 فرمودند که ما توانستیم با واکسن G2 ایمنی ایجاد کنیم. بنده هم عرض میکنم که ما نیز در کارآزماییهای بالینیِ خود هیچ کشتهای نداشتهایم. یعنی بر اساس آن پروتکلهای ۲۴گانه فقهیمان و برخی دیگر از پروتکلهای مکمل، هیچ کشتهای نداشتهایم. اگر فضای گفتگو باز شود، ممکن است دهها راه حل جدید دیگر مطرح شود.
بنده از شما دانشمندان و نخبگان درخواست میکنم بر طبل گفتگو بکوبید و از مسئولین تقاضا کنید که وارد گفتگو شود. اگر در کشور فضای گفتگو شکل بگیرد میتوانیم آینده جدیدی را به ملت ایران نشان دهیم. از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هم که برای این گفتگوها پیشقدم شده است، تشکر میکنیم.
١. چرا در طب مدرن دارو ها و واکسن ها بر اساس ماده موثره ساخته می شود؟
خب؛ سوال اول این بود که: دوستان ما در ساخت واکسن G2 (و به یک معنای عام: در ساخت تمام داروها) روی مفهوم "ماده موثره" میایستند. شیئ را تجزیه کرده و ماده موثره آن را استخراج میکنند و مواد مکمل و جانبی یک شیئ را کنار میگذارند و بر اساس آن شروع به ساختن واکسن یا دارو میکنند. این (ایستادن روی ماده مؤثره) کلّیت و مفهوم اصلیِ فارماکولوژی در دنیای امروز است. شما اگر کتب دانشگاههای علوم پزشکی را ببینید به همین مطلب خواهید رسید. خب؛ به ماده مؤثره چه اشکالی وارد است؟ خوب چرا ما در طب اسلامی به ساخت دارو و واکسن بر مبنای ماده مؤثره اشکال کردهایم؟ ببینید اشکال اصلیای که به تجزیه مواد طبیعی و مواد اولیه این مواد مؤثره وجود دارد این است که: ما معتقدیم که هر شیئی یکی از این تاثیرات چهارگانۀ سردی و گرمی و تری و خشکی را به بدن انسان و حیوان وارد میکند. مثلاً اگر شما " آویشن" را به ماده مؤثره و مواد جانبی تجزیه نکنید، بوحدته [یعنی: با وحدت ترکیبیاش] گرمی را در بدن ارتقاء میدهد. و مثل همین مورد در اشیای دیگر نیز چنین قاعدهای وجود دارد. مثلا بعضی از اشیاء را اگر تجزیه نکنید، "سردی" را به بدن انتقال میدهند، بعضی "تری" را انتقال میدهند، برخی "خشکی" را، و گاهی هم ترکیبی از این چهار خصوصیت را انتقال میدهند.
خب؛ ما وقتی سردی و گرمی و تری و خشکی را در بدن داشته باشیم، سه اتفاق مهم در بدن راحتتر رقم خواهد خورد: یکی "عملیات حمل و انتقال" در بدن است؛ مثلا وقتی شما " گرما" را در بدن ارتقاء میدهید، عملیات حمل و انتقال دارو در بدن راحتتر انجام میشود. یا "عملیات جذب" در بدن نیز تابعی از این اوصاف اربعه است، یا "عملیات دفع" نیز تابعی از این اوصاف اربعه است. یعنی اگر شما این اوصاف گرما و سرما و تری و خشکی را رعایت نکنید، مثلا ممکن است ماده مؤثره ی یک دارویی را استخراج کنید و مثلا فرض کنید که آن ماده جانبی حذف شده "تری" این این دارو را تامین میکرده است، و شما چون الان "تری" آن را حذف میکنید، ماده موثره "خشک" میشود و بعد از آن در "کلیه" رسوب میکند. مسأله "تری" یک مساله قابل فهم است و نیاز نیست که انسان ده سال در رابطه با آن در دانشگاه پزشکی درس بخواند. تأثیر گرمی، سردی، تری و خشکی بر مکانیزمها و ارگانیسمها و عملکردها؛ هم بر بدن انسان و هم بر بیرون از بدن انسان و هم در یک کاری مثل پخت غذا و در همه کارها روشن است. حالا علت اینها چیست؟ یک مباحث فنیای دارد که بعدا باید به آنها بپردازیم خلاصهاش این است که علت آن برمیگردد به اشیاء پایهای که خداوند متعال عالَم را بر اساس آنها خلق کرده است. بنابراین وقتی شما ماده مؤثره را استخراج کرده و مواد جانبی و مؤثره را حذف میکنید، این اوصاف را به هم میزنید و ما دیگر "اوصاف تسهیلکننده حمل"، "اوصاف تسهیلکننده جذب" و "اوصاف تسهیلکننده دفع" را نداریم.
اساساً ما در طب اسلامی "تأثیر دارو" را تابعی از این سه میدانیم: یعنی وقتی میگوییم که یک دارویی اثر کرده است؛ اولا: باید به محل درد و بیماری انتقال پیدا کند. ثانیا: جذب خوب برای آن اتفاق بیفتد. ثالثا: دفع مواد زائد و مواد بیماریزایی که آن دارو آنها را "دفع" و "قلع" میکند اتفاق بیفتد. هر کدام از این سه فرایند اتفاق بیفتد، "پاکسازی" یا "دفع" دچار مشکل خواهد شد، "جذب" یا "هضم" دچار مشکل میشود. اینها اوصاف خیلی مهمی در ساخت دارو هستند. لذا دوستان ما در طب اسلامی وقتی یک دارویی را تجویز میکنند، یک داروی "حملکننده" نیز در کنارش تجویز میکنند تا اینکه این اتفاق [حمل] اتفاق بیفتد.
مثلاً "حوک" یک نوع ریحان است و همان طور که میدانید ریحانها گرم هستند . امام (علیه السلام) وقتی میخواهند خاصیتهای "حوک" را شرح بدهند میفرمایند: «یَفتَحُ السُّدَد» یعنی: در مجاری بستهشده، انفتاح ایجاد میکند. یعنی چه؟ یعنی: راه را برای "حمل" باز میکند. حالا این حمل ممکن است مواد غذاییای باشد که از طریق خون قرار است به یک جایی از بدن برسد. یعنی امام میفرماید "حوک" از طریق "انفتاح در سُدد"، انتقال و حمل را بهتر میکند.
مثالی دیگر برای دفع: یا در جای دیگر امام درباره ریحان می فرماید: «یسُلّ الداء» یعنی: بیماری را دفع میکند. ریحان گرم است و این گرما دو اثر میگذارد اولاً مجاری مسدود را باز میکند لذا راه حمل و انتقال را تسهیل میکند، و از طرفی دفع را آسان میکند. ببینید شما نمیتوانیم گرما را حذف کنید و بعدا انتظار داشته باشید که هم "دفعِ خوب"، هم "جذبِ خوب" و هم " حملِ خوب" داشته باشید. ودر یک جمله: انتظار اثربخشی خوب برای داوری شما باشد.
مثال دیگری را عرض کنم: درباره "زردک" یا "هویج قمی" امام (علیه السلام) میفرماید: «الجزر یسخن الکلیتین» هویج کلیه را گرم میکند. خب؛ وقتی کلیه گرم بشود چه اتفاقی برای آن میافتد؟ عملکرد کلیه باعث میشود که دفع ادرار و برخی از اخلاط بهتر اتفاق بیفتد. ولی دفعی که از گرمی هویج ناشی شده است.
یا مثلاً فرض بفرمایید " آویشن" که گرم است در روایت دارد که «پرزهای معده را تقویت میکند». خب؛ وقتی پرزهای معده تقویت بشود چه اتفاقی میافتد؟ جذب بهتری رخ میدهد. ببینید؛ گرمی در آویشن وجود دارد ولی گرمیای که منجر به بهبود جذب میشود. الان وقت نیست که بخواهم درباره خشکی یا سردی و تری همین مباحث را مطرح کنم؛ شما با همین روش که بنده گفتم میتوانید تاثیر اوصاف اربعه را بر حمل و دفع و جذب بحث کنید.
خب؛ حالا اشکالی که در اینجا وجود دارد چیست؟ وقتی شما "ماده موثره" را از "مواد جانبی" و "مواد مکمل" جدا میکنید، سردی و گرمی و تری و خشکی دچار نقصان میشوند. و به تبع این نقصان، حمل و جذب و دفع دچار نقصان میشوند. حالا اگر بنده مطالعات G2 را بر اساس این سؤالات داشتم، میتوانستم با تطبیق بر G2 عرض کنم که مواد موثره سازنده G2 چه تاثیری بر گرمی و سردی و تری و خشکی و بالتبع روی حمل و جذب و دفع داشته است. لذا ما در طب اسلامی هیچ دارو و واکسنی بر اساس ماده موثره نمی سازیم.
۲. چرا سیستم دفاعی بدن به دو بخش غیر اختصاصی و اختصاصی محدود شده است؟
خب سؤال دوم این است که چرا سیستم دفاعی بدن به دو بخش دفاع غیر اختصاصی و دفاع اختصاصی محدود شده است؟ بنده در اصل این تقسیم بندی مناقشه نمیکنم اما سوال این است که چرا محدود بحث کرده است؟ خوب باید کجاها را دوباره بحث میکردید؟ مثلاً باید تهاجم های ناشی از اخلاق بد بر بدن را هم مورد بحث قرار می داد و عواملی که در برابر این تهاجم ها ایمنی ایجاد میکند را هم تبیین می کرد. عواملی که بدن را تخریب میکنند فقط میکرو ارگانیسمهای بیرونی نیستند. ویروس ها، باکتری ها و میکروب ها نیستند. اگر شما حسود شدید زخم معده خواهید گرفت. حسادت یک وصف اخلاقی است اما به سلامت بدن شما حمله می کند. بنابراین وقتی شما درباره سیستم ایمنی بحث می کنید باید سیستم ایمنی کنترل کننده این اوصاف رذیله را هم بحث کنید. ولی شما در هیچ کتابی این را مورد بحث قرار نداده اید بنابراین ما میگوییم سیستم ایمنی شما محدود است مثلاً –از شما خواهش می کنم به این بخش توجه کنید- میگوییم غیر از انسان موجودات دیگری در عالم داریم که حتی با همین مبنا های پوزیتویستی و با بعضی از این دوربین های خاص قابل رویت هم هستند مثل جن ها. خب این مسئله از مسلمات تعلیمات انبیاء است که مَس و همنشینی با جن، موجب به چالش کشیدن سلامت است و این نوع تهاجم جزء تهاجم های میکرو ارگانیسمی نیست. از نوع تهاجم های خُلق پایه هم نیست. تهاجمی دیگر به بدن است و به اصطلاح ما مغز را سرد میکند و مثلاً فرد مجنون می شود. وقتی بنده اسناد سازمان بهداشت جهانی را درباره این نوع بیماری ها می خواندم در آنجا مدعی شده بود این نوع بیماری ها جزو بیماریهای صعب العلاج است خوب حالا چرا آنها این نوع بیماری را سبب العلاج می دانند؟ به جهت اینکه میخواهند منشاء تمام بیماری ها را به میکرو ارگانیزم ها برگردانند و نمی توانند عامل دیگری را بحث کنند. ما سرجای خودش وقتی بحث کردیم که غیر از میکروارگانیسم ها، مثلا اخلاق سوء هم مایه ی ضرر به بدن می شود. جن ها نیز موضوع ضرر زدن به انسان قرار میگیرند. بنابراین وقتی کسی در رابطه با ایمنی بحث می کند باید ایمنی مربوط به این موارد را هم مورد بحث و بررسی قرار بدهد. ولی دوستان طب سلولی این ها را مورد بحث و بررسی نکرده اند. خب ببینید بحثهای دیگری هم هست [اما اصل موضوع این است که] ما در عوامل ایجاد مرض [و عبارت ایمنی] توسعه معنایی ایجاد کردهایم و جداً معتقد هستیم که بخش کوچکی از امراض منشاء میکرو ارگانیزم دارند. در حالی که شما وقتی در رابطه با واکسن ها صحبت می کنید در واقع قرار هست این واکسنها فقط این میکرو ارگانیزم ها را کنترل کند و آنقدر هم ضعیف هستند که با تغییر در خاصیت ویروس مهاجم در میکرو ارگانیزم ها دچار نقصان میشوند و واکسن بی خاصیت می شود که می گویند ویروس یا میکروب جهش پیدا کرده است. اما بر فرض که تحلیل مرض را بر اساس میکرو ارگانیسم ها بپذیریم میکرو ارگانیسم ها مثلا یک پنجم عوامل ایجاد مرض هستند. در حالی که عوامل ایجاد کننده مرض بسیار گسترده تر هستند. بنابراین شما بر اساس تعریفی که از سیستم ایمنی می کنید می توانید فقط یک پنجم امراض را مدیریت کنید اما وقتی عوامل ایجاد مرض را توسعه میدهیم، مفهوم سیستم ایمنی را هم توسعه می دهیم و می توانیم با تمام این نوع امراض مقابله کنیم. بنده به صورت خلاصه عرض می کنم -اما تمام این موارد ساعت ها بحث نیاز دارد و می خواهم فقط طرح بحث بکنم و محضر اساتید حاضر در جلسه که این مونولوژی هست و از سخنرانی های ایشان استفاده کردیم -
ما معتقد هستیم سه نوع ایمنی داریم یا اگر بخواهم دقیق تر بگویم سه دسته ایمنی در طب اسلامی داریم. یکی ایمنی های قلب پایه، به دلیل اینکه قلب عضو اصلی در بدن می باشد و سلامت این عضو سلامت تمام بدن و مرض این عضو مرض تمام بدن می باشد؛ بنابراین ایمنی های مربوط به قلب مهمترین دسته از ایمنی های ما می باشد. بنابراین واکسن های قلب، مهمترین واکسن هایی هستند که ما آنها را مورد بحث و بررسی قرار داده ایم.
دسته دوم مباحث ایمنی ما و باعث مربوط به ایمنی ما، ایمنی های طبع پایه است. خوب شما مستحضر هستید که هم دوستان در طب سنتی و هم ما در طب اسلامی معتقد هستیم که تمام اشیاء در عالم بر اساس چهار طبع خلق شده اند.(بنی الاجسام علی اربع طبایعَ) بدن انسان چهار ماده اصلی دارد. (المرتان و البلغم و الدم) خب هر کدام از این طبایع چهارگانه، منشاء ایمنی هستند. پس ما ایمنی بلغم پایه داریم، ایمنی صفرا پایه داریم، ایمنی دم پایه داریم – که با این ایمنی همورالی که شما می گویید خیلی متفاوت است و اگر بنده مقایسه کنم تفاوت ها واضح می شود- و ایمنی سودا پایه داریم. خب برای اینکه این موارد واضح شود بنده مقداری الگوی ایمنی بلغم پایه را توضیح بدم. خواهش میکنم قدری به این موضوع دقت کنید.
بدن انسان از بینی تا نایژک ها پر از مواد مخاطی است. ما در کلمات اهل بیت از این مواد به بلغم یاد میکنیم. از دهان تا مخرج بدن، پر از مواد مخاطی است. از کلیه تا مجاری دفع ادرار پر از مواد مخاطی است که ما به آن بلغم می گوییم و شما به آن مواد مخاطی می گویید- که البته اصطلاح بلغم بسیار عالمانه تر می باشد و بنده الان وقت ندارم ترمینولوژی اصطلاح مواد مخاطی را با اصطلاح بلغم مقایسه کنم- خب وقتی این مواد مخاطی تمام بدن را فرا گرفته است، خود همین مسئله منجر به ایمنی خواهد شد.مثلا همین بلغم موجود در بینی شما باعث می شود هوا در حال تنفس تصفیه شود و همینجا می بینید که خاصیت ایجاد ایمنی دارد یا در جای دیگر مثل مفاصل، که مواد مخاطی یا بلغم موجود میان استخوان ها باعث میشود ساییدگی استخوان ایجاد نشود و اگر این مواد مخاطی نبود، استخوان ها روی هم ساییده می شدند و درد شدیدی به همراه داشت و باعث می شد این سرعتی که در حرکت استخوان ها می بینید دچار خلل شود. خواستم مثال بزنم تا ایمنی بلغم پایه در ذهن مبارکتان تصویر شود و ولی این بحث طولانی است و شما می توانید ایمنی بلغم پایه را در تمام اعضای بدن مورد بحث و بررسی قرار بدهید. اضافه بر ایمنی بلغم پایه، ما ایمنی صفرا پایه داریم که باید این را هم بحث کنیم. مقداری این جا کار کرده ام که اگر به بنده در آینده وقت بدهید توضیح خواهم داد و دو طبع دیگر هم دو سیستم ایمنی دارند. پس این شد نوع دوم ایمنی ها یعنی ایمنی ها طبع پایه.
نوع سوم ایمنی ها، ایمنی های عضو پایه است. برادران و خواهران دانشمند من. بنده باید به شما عرض بکنم در آیات و روایات به عدد هر یک از اعضای بدن یک الگوی ایمنی وجود دارد. پس ما در طب اسلامی با تعریف خودمان برای هر یک از عضو های بدن، یک واکسن خاص داریم. این نوع واکسن ها غیر از واکسن های قلب پایه و واکسن های طبع پایه است. این واکسن ها، واکسن های عضو پایه است.
مثلاً راجع به مو مثال می زنم. اگر کسی گل ختمی استفاده کنند -به جای شامپو های الکل پایه موجود- در روایت می فرماید : یُحَسِّن الشعر. به عبارت ساده یعنی از موخوره جلوگیری می کند. مو یک عضو اصلی برای زیبایی خانم ها محسوب می شود و موخوره برای خانم ها یک درد است و برای آن در طب یک ایمنی بحث شده است اما ایمنی در اینجا عضو پایه است. یا مثال دیگری بخواهم بزنم به روغن مالی بدن با همین روغن پر برکت بنفشه اشاره می کنم. باید بگویم روغن مالی بدن، خشکی پوست و اگزمای در بدن را از بین میبرد. پس ما ذیل بحث روغن مالی در طب اسلامی، بحث ایمنی پوست را مستقلاً بحث کرده ایم. بنده از پزشکان حاضر در جلسه سوال میپرسم چه تعداد از بیماری های اگزمایی و پوستی ناشی از خشکی پوست است؟
یا مثلا بیماری اذیت کنندۀ بواسیر که در روایت دارد الغُبَیراءُ... هو امان من البواسیر یعنی اگر سنجد به صورت متناسب مصرف شود؛ جلوگیری کننده از بواسیر است. بنده مجدد عرض بکنم تمام این ها مثال بود و ما در واقع برای تمام اعضای بدن واکسن داریم؛ یعنی الگوی ایجاد ایمنی داریم. پس ببینید چقدر ما گسترده تر در رابطه با ایمنی به صورت معنایی بحث کرده ایم! این کجا که شما ایمنی بدن را به دفاع غیر اختصاصی و دفاع اختصاصی تقسیم کنید و البته می توانید دفاع را با ایمنی های سه گانه این که عرض کردم مقایسه کنید. ایمنی قلب پایه، ایمنی طبع پایه که خودش چهار محور دارد و ایمنی عضو پایه. بنابراین ما توسعه معنایی داده ایم. این که میبینید ما بیماری کرونا را ساده درمان می کنیم به علت توسعه معنایی و مفهومی است که در ذهن طبیبان ما ایجاد شده است. اگر بنده هم ایمنی سلولی را مبنا قرار می دادم، ایمنی تطبیقی را مبنای عمل خود می گذاشتیم، معلوم نبود که بتوانم به این شکل بتوانم پروتکل های کارآمد ارائه دهم
۳. چرا ما اشیاء عالم را از حیث ایمنی شناسایی نمی کنیم؟
و اما سؤال سوم و آخر این است که چرا ما اشیاء عالم را از حیث ایمنی شناسایی نمی کنیم؟ خدای متعال که اشیاء عالم را خلق کرده است در بسیاری از آنها خاصیت ایجاد ایمنی قرار داده است البته عرض کردم نه در ماده مؤثره آنها؛ بلکه در وحدت ترکیبی آن شی [خاصیت ایمنی را قرار داده است] از شما خواهش می کنم این اصطلاح ما در حوزه علیمه قم را به خاطر بسپارید. ما اساساً معتقدیم همه اشیاء عالم را بر اساس وحدت ترکیبی آن ها مورد بررسی قرار دهیم.
بر خلاف علوم موجود که معتقد هستند اشیاء از ترکیبات شیمیایی تشکیل شده و همه ترکیب های شیمیایی هم از عناصری تشکیل شدهاند؛ نگاه طب موجود به عالم، نگاهی عنصر پایه است. به عبارت دیگر شما مطابق جدول مندلیف ۱۹ گروه عنصر معرفی میکنید ولی ما اساساً نگاه عنصر پایه نداریم- نه اینکه این نوع عناصر را انکار بکنیم این عناصر قطعاً وجود دارند- اما میگوییم خود شئ ای که خدای متعال خلق کرده است با وحدت اش دارای خاصیت است و شما باید خاصیت آن را بشناسید.
بنده مثال بزنم: از دیدگاه ما نمک، ایمنی جامع ایجاد می کند اما به شرط اینکه پتاسیم و تمام مواد مفید آن را به بهانه آلودگی نمک خارج نکنید! نمک با وحدتش، به تعبیر امام علیه السلام دریاق (پادزهر) مجرب است. خب بسیاری از طبیبان ما این خاصیت جامع را نمی شناسند و وقتی میخواهند ایمنی ایجاد بکنند، مسیری پیچیده ای را طی میکنند. در حالی که اگر شما مطالعات روی نمک انجام بدهید، به یک تعریف جامع از ایمنی خواهید رسید.
خاصیت انار چیست؟ وقتی از طبیبان طب مدرن سوال می کنیم می گویند که ویتامین ها و آنتی اکسیدان هایی دارد. به عبارت دیگر به محوریت ملکول های زیستی انار را توصیف می کنند. ولی وقتی در رابطه با خاصیت انار از اطبای طب اسلامی سؤال می کنند بر اساس وحدت ترکیبی آن به خاصیتش میپردازند. مثلاً اطبای طب اسلامی می گویند: انار وسوسه قلب را کم میکند. شما میدانید اگر وسوسه قلب کم شود چه اتفاقی می افتد؟ تعادل در استفاده از همۀ اعضا رقم می خورد.
خواهشمند هستم دقت کنید. کلمهای در آیات و روایات هست که آن را زیاد شنیده اید و شاید مثل بنده کمتر به آن توجه کرده باشند و آن کلمه، کلمه شهوت است. شهوت یعنی تقاضای زیاد یعنی تقاضای خارج از حد، تقاضای نامتعادل یا به عبارت دیگر وسوسه. اگر در قلب شهوت یا وسوسه خواب یا خوردن یا امور جنسی بود و یا اینکه شهوت گفتن و حرف زدن در قلب وجود داشت؛ یعنی تقاضای زیاد برای حرف زدن و بیان کردن در قلب وجود داشت. وقتی این عامل در بدن کسی باشد بهره برداری این فرد، از اعضای بدنش چند برابر کسی است که چنین وسوسه یا شهوتی در قلبش وجود ندارد. وقتی شما اصلِ چنین وسوسه یا شهوت یا نیاز و تقاضایی را ندارید از اعضای بدن خود مثل چشم، دست پا گوش و غیره کمتر استفاده می کنید و استفاده کمتر هم مساوی است با سلامت. وقتی ایمونولوژیست های ما به این مسئله توجه ندارند، نمی توانند وسوسه را کنترل کنند. انسان مدرن انسانی پر از وسوسه است به عبارت دیگر انسانی است که بسیار از اعضای خود استفاده می کند. مثلاً تا نیمه های شب بیدار می مانند تا با استفاده از چشم خود تصاویری را نگاه کند. این انسان زیاد می خورد یا زیاد می خوابد و وقتی شما وسوسه را کنترل نکردید مجبور هستید، دارو برای درمان اعضائی بدهید، که بیش از حد استفاده شده اند و دچار مرض هستند.
خوب این چه راهی است که ما انتخاب کرده ایم. ما به در خانه امام صادق علیه السلام می رویم که داناترین انسانها روی زمین است و بزرگترین ایمونولوژیست در عالم است. وقتی از ایشان می پرسیم می فرمایند: منشاء اصلی بیماری، وسوسه موجود در قلب است، آن را کنترل کن تا موارد دیگر کنترل شوند. خب این خاصیت دانستن ویژگی انار است.
یا اینکه حضرت می فرماید خاصیت مهم بِه این است که بُخل را از بین میبرد و انسان را دست و دلباز میکند. یا ویژگی دیگر بِه این است که در افراد شجاعت ایجاد میکند. ببینید فردی که بخیل است، مردم از او نفرت پیدا میکنند و فردی که سخاوتمند است مورد محبت مردم قرار میگیرد. شما می دانید اگر مردم به یکدیگر محبت کنند مهمترین آثار آن سلامت است و به همین جهت است که اسلام توصیه کرده است قبل از اینکه به یکدیگر سلام بکنید به یکدیگر لبخند بزنید. شما امروز میگویید انرژی مثبت به یکدیگر بدهیم. امام علیه السلام با این ادبیات صحبت نمی کند؛ امام میفرماید اولین اثری که فرد در شما می بیند؛ حالت چهره است؛ خوب حالا شما چهره خود را خندان بکن و به این شکل پیام مثبت به مخاطب بفرست؛ تا دیگر دعوا نشود. پس ببینید میوه به از طریق دیگری روی ایمنی و سلامت اثر می گذارد و آن طریق توسعه خوشحالی و آرامش است.
در روایت دیگری می فرماید: عطر نرگس امان از زکام است. اگر یک ایمونولوژیست خاصیت عطر نرگس را نداند برای زکام چه کار می کند؟ امان دیگر یا واکسن دیگری برای زکام تعریف می کند؟! -من از شما خواهش میکنم به این اصطلاحات توجه بکنید، به تدریج مردم باید با اصطلاح ها و عبارتهای اهلبیت آشنا بشوند- در عبارتها و روایات اهل بیت به جای اصطلاح واکسن عمدتاً از اصطلاح امان (ایمنی) استفاده شده است.
بنده در سوال سوم می خواهم این را بگویم که در طب موجود [به خاصیت ایمنی بخش اشیاء توجه نمی کنیم. با اینکه بنده مطالعه زیادی دارم، خیلی دوست دارم ببینم در کدام یک از مقالات(isi) یا غیر آن در رابطه با خاصیت اشیاء بحث تفصیلی کرده اند
.بنده الان ملاحظه وقت را دارم و الا در رابطه با نور ماه و سلامت بحث می کردم، یا خاصیت خورشید در سلامتی را بحث می کردم یا همین جور خاصیت کوه، آب و غیره را مورد بحث قرار می دادم. این موارد و بیشتر از آن در جدول تسخیر که ما [در حوزه علمیه آن را تدوین و طراحی کرده ایم، وجود دارد.] در جدول تسخیر ۲۰۰ شئ پرکاربرد را از حیث ایمنی بحث کردهایم.[۱] اینکه بنده عرض می کنم سرنوشت آینده دنیا از حیث ایمونولوژی تغییر خواهد کرد، به جهت این است که فقط کافی است شما بدانید این ۲۰۰ شئ از حیث ایمنی چه ویژگی هایی دارند. حال فرض کنید شما چنین اطلاعاتی را داشته باشید طبیعتاً به شکل دیگری با بیماری ها مواجه خواهید داشت و با مدل دیگری با مردم صحبت ها خواهید کرد.
پس بند ۳ سوال پرسیدم: سؤال اول این است که ما نمی پذیریم که واکسن بر اساس ماده موثره ساخته شود چرا که ماده مؤثره به معنای نادیده گرفتن آثار مواد مکمل و جانبی است دوماً اینکه تعریف ایمنی بدن، بر اساس ایمنی اختصاصی و غیر اختصاصی را نمی پذیریم، با استدلال این را بیان کردیم و سیستم ایمنی بسیار گسترده تری را بحث کرده ایم و سوم اینکه شایسته نیست بشر خاصیت های ایمنی زای اشیاء را که خدا در آنها قرار داده است، نداند و نتواند ایمنی کشور خود را تأمین کند. لذا بنده مباحث ایمونولوژی خودمان را در قله مباحث ایمونولوژی میدانم اما به دلیل اینکه گفت و گو صورت نگرفته است ما مجبور می شویم در بیمارستانها، روزی چندین کشته بدهیم!
این سه سوال اصلی بود. مجدداً از همه حوصله همه عزیزان تشکر میکنم. همچنین از برادران خوبم که سخنان ایشان را شنیدم و ایشان نیز عرایض بنده را شنیدند تشکر می کند. ان شاءلله اگر فرصت بود در وقت های دیگر در این سه بخش مباحث تکمیلی را ارائه خواهم داد.
والحمدالله رب العالمین
[١]. انتقال از متن:
اینها همه از برکات انقلاب اسلامی است که ما توانسته ایم به این موارد دست پیدا بکنیم. شما ناراحت نباشید که برخی تمایل به نشر این مطالب ندارند. این اتفاقاتی که رخ می دهد باعث می شود تعدادی از مردم از سازمان بهداشت جهانی به حوزه پناه ببرند. حال یکی از آن مواردی که از وزارت بهداشت و جناب آقای عین اللهی درخواست میکنیم این است که: که جلسه ای را در ستاد وزارت بهداشت بر قرار کنند تا ما جدول تسخیر را برای دوستان گزارش بدهیم. بالاخره اتفاقی در مرز دانش رخ داده است.