بسم الله الرحمن الرحیم
یکسان انگاری توسعه غربی و پیشرفت اسلامی، را می توان به عنوان منشاء ایجاد محاسبات غلط در میان نخبگان و مسئولین معرفی کرد و بی تردید این موضوع -در شرایط فعلی-[1] اصلی ترین خطری است که ماهیت اسلامی و مردمی انقلاب مردم ایران را تهدید می کند. ولی با فرض عدم غفلت و تغافل نسبت به این موضوع ریشه های پیدایش این معضل چیست و چگونه می توان با آن مقابله نمود؟
از زاویه دید الگوی پیشرفت اسلامی؛ عدم درک برخی از مسئولین و نخبگان از معنای تفصیلی اداره اسلامی جامعه (الگوی پیشرفت اسلامی) بستر تولد و شکل گیری محاسبات غلط مبتنی بر یکسان انگاری است . به عبارت دیگر فقدان تصویر تفصیلی از چگونگی اداره جامعه بر اساس اسلام-در ذهنیت برخی مسئولین و نخبگان- موجب شده است که با اتکاء به اموری کلی همچون استفاده از تجربه سایر کشورها و.. ..توصیه های مدرن در نظام تصمیم سازی کشور رسوخ و به عنوان راه حلی برای پیشرفت جامعه مطرح شود.
تلاش برای تغییر شکل روابط بین الملل نظام اسلامی بر اساس ایده هائی همچون "سیاست خارجی توسعه گرا" نمونه ای پر هیاهو از این مسئله محسوب می شود. محور اصلی توصیه های سیاست خارجی توسعه گرا ضرورت پذیرش نظام بین الملل[2] و نادیده انگاشتن اصل عقلی نفی سلطه و نفی سبیل است. این نظریه وابستگی و پیشرفت را ملازم می داند و استقلال ملت را سخنی تاریخ گذشته معرفی می کند!
پیش گیری توسعه ای" نمونه ی دیگری از راه حل های مبتنی بر توسعه محسوب می شود. در شرایط فعلی توصیه های ناظر بر پیش گیری از جرم مبتنی بر این نظریه در محیط تصمیم سازی قوه قضائیه در حال گسترش است و مهمترین این توصیه ها تقاضای توقف اجرای حدود با برکت الهی در جامعه است.
عدم توجه به تقویت نهاد خانواده- به بهانه های حق بودن اشتغال بانوان و کاهش ارزش افزوده- هم از موارد برجسته جایگزینی اهداف توسعه با اهداف مترقی انقلاب اسلامی است؛ که مرتب برای آن سیاهه هائی منتشر می شود.
در یک کلام چون در ادبیات توسعه، محور برنامه ریزی ها به اقتصاد بازگشت دارد و در انقلاب اسلامی ایران محور برنامه ریزی ها به نهاد خانواده و اخلاق باز می گردد؛ اگر مسئولی تفاوت توسعه غربی و پیشرفت اسلامی را متوجه نباشد،خطای محاسباتی ، او را به سمت محوریت دادن به اقتصاد و عدم توجه به اهداف انقلاب اسلامی در برنامه ریزی اجتماعی سوق می دهد.
بی تردید راه حل اساسی مبارزه با مسئله یکسان انگاری[3]، بسط گفتمان الگوی پیشرفت اسلامی در میان نخبگان است؛ که نیازمند برنامه ای منسجم تر از وضعیت فعلی است. تمیز میان توسعه غربی و پیشرفت اسلامی در ذهن مدیران و نخبگان باید گسترش یابد؛ که تلاش برای الصاق پیوست های خانواده، عدالت و پیش گیری از جرم به برنامه ششم کشور می تواند زمینه ساز این مسئله باشد
البته فراموش نکنیم که پیوست های برنامه ششم باید مبتنی بر نظریات اثباتی برگرفته از الگوی پیشرفت اسلامی تنظیم شود؛ که نظریه های “ الگوی بهبود مستمر فضای حاکم بر نهادهای متکفل تربیت” و “پیش گیری بنیادین اسلامی از جرم” و “بنگاه های وقف محور” نمونه هائی از نظریات پیشنهادی اولین نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی برای این موضوع محسوب می شوند. بعون الله تعالی
پی نوشت:
[1]. شرایط حاکم بر مرحله دولت اسلامی
[2] به طور کلی، در سیاست خارجی توسعهگرا اصل بر همکاری و هماهنگی در عرصه روابط بینالملل است. البته اصالت یافتن همکاری در این سیاست همان طور که از تنش و تقابل با نظام بینالملل پرهیز میکند، به معنای وادادگی و پذیرش وضع موجود در عرصه بینالمللی نیست، بلکه با استفاده از قواعد بینالمللی و با ایجاد اجماع و هدفمند، با کشورهای همسو و در راستای منافع و اهداف کشور گام برمیدارد. بخشی از مقدمه کتاب "الزامات سیاست خارجی توسعهگرا"
[3]. بحثی که برای الگوی پیشرفت میکنیم، برای این نیست که میخواهیم پیشرفت را شروع کنیم؛ پیشرفت از انقلاب شروع شده، بلکه به این معناست که با بحث نظری و تعریف شفاف و ضابطهمند از پیشرفت، قصد داریم یک باور همگانی در درجهی اول در بینِ نخبگان، بعد در همهی مردم به وجود بیاید که بدانند دنبال چه هستیم و به کجا میخواهیم برسیم و بخشهای گوناگون نظام بدانند چه کار باید بکنند. این را باید پیدا کنیم. بخشی از بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد - ۱۳۸۶/۰۲/۲۵